منم۵ تا دارم از ۲ تاشون متنفرم ولی ۳ تاشونو عاشقشونم
😍تیکر تولد یکسالگی 😍زنی را می شناسم من ؛که در یک گوشه ی خانه میان شستن و پختن درون آشپزخانه سرود عشق میخواند نگاهش ساده و تنهاست صدایش خسته و محزون، امیدش در ته فرداست...زنی هم زیر لب گوید؛ گریزانم از این خانه ولی از خود چنین پرسد: چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟ زنی با تار تنهایی؛ لباس تور میبافد زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند. زنی خو کرده با زنجیر؛ زنی مانوس با زندان تمام سهم او اینست نگاه سرد زندانبان..زنی را می شناسم من؛که میمیرد ز یک تحقیر ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر. زنی با فقر میسازد؛ زنی با اشک میخوابد زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند...زنی واریس پایش را؛ زنی درد نهانش را ز مردم میکند مخفی که یک باره نگویندش چه بد بختی ،چه بد بختی...زنی را میشناسم من؛ که شعرش بوی غم دارد ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد ... بانوان عزيزی كه هر كدام در پس لبخندشان غمی پنهان دارند !
ازشون دوریم سالی یکی دوبار میبینمشون ولی ازبقیه میشنوم پشتم چی میگن
محل هاپو بهشون نده،زندایی بیشعور من قرار بودلباسای دخترمو بدمدخترش پیامداده فلان روز میامخونتون حالا میخواد بخاطر لباس یروزمن بیفتم به آشپزی مهمونداری من تاحالا خونشوندیدم ماه قبل خودشونخودشونودعوت کردن ساعت پنج عصرزنگ زد گفت شاماونجاییم،اینبارگفتم سرکار میرم ازصبح تاشب میخوای بااسنپ برات میفرستم بهش برخورد هیچ جوابی نداد ،کله پوک نمیدونه منعشق ده سالموازدست دادم زنداییودایی و ...که کلا بودونبودشون توزندگیم یکسانه