با سلام
من یک سال و دوماهی هست که ازدواج کردم ولی چندین ماهه دچار یه مشکل بزرگی شدم که فوق العاده منو افسرده کرده و همسرم رو ناراحت.ما خیلی رابطه خوبی با همدیگه داریم همیشه همسرم تلاشش رو می کنه تا منو شاد کنه و ناراحتم نکنه فوق العاده به خونواده من و خودش احترام میزاره.ولی چند ماهی هست که شدیدا بهش حساس شدم.متاسفانه به دلایلی محل کارش رو عوض کرده وارد شرکتی شده که اونجا خانم ها خیلی با پوشش باز میگردن و لحن حرف زدنشون راحته و این منو شدید داره ازار میده و همیشه دارم به همسرم تیکه میندازم اون بنده خدا هم همش میگه من به خدا حواسم هست مراقب رفتارم هستم اونا به من ربطی ندارن من فقط میرم برای خونوادم پول بیارم.همسرم رئیس.از وقتی هم که استاد دانشگاه شده و فهمیدم قراره به دختر ها هم درس بده خیلی نگران شدم همش فکر می کنم دخترا و خانومای الان فوق العاده پررو و بی حیا هستن به هرطریقی میخوان به زندگی ینفر نزدیک بشن و سن و سال هم نداره.همش خود خوری می کنم و ناراحتیمو همسرم می بینه و خیلی ناراحته.درحالیکه میدونم همسرم خیلی سخت پسند بوده همه میگن خیلی دوست داشته که باهات ازدواج کرده.تورو خدا کمکم کنید از زندگی افتادم انگیزه ندارم.
