2733
2734

مادرم خیلی مریضه ولی نمیتونم پیشش باشم چون یه بچه کوچیک دارم که اگرم برم نمیتونم کاذی براش بکنم بیشتر وبالش میشم دوتا خواهر دیگه دارم مه مستقلن یه شهر دیگن ازم انتظار دارن من برم پیش مادرم نمیدونن بچم اذیت میکنه نمیزاره توروخدا واسه مادرم دعا کنید چیزیش نشه چهار روزه هیچی نخورده


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2738

انشاالله بهتر ميشن با بچه كوچيك بري به نظرم بهتر از نرفتن هستش

موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را می کردند برداشتم.دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم.دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم.سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم.دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه می کند. آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای اهدافم، روياهايم،ايده هايم و سرنوشتمروزی که جنگ های کوچک را متوقف کردمروزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد. هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد. نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم.ژوان وایس

دل منم گرفت منم شهر غریبم تازه دو ساله عروسی کردم بخدا غصه ی مامانمو همش میخورم اینکه خدای نکرده مریض شه خاهرام که انقد تنبلن الان خودش ازشون مراقبت میکنه ینی در این حد یکی از ابجیامم دو تا از بچه هاش پیش مامانمه


رب لا تذرنی فردا وانت خیرالوارثین...رب هب لی من لدنک ذریه الطیبه إنک انت سمیع الدعا...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730