منو شوهرم یه شهری دور از خونواده هامون زندگی میکنیم، شوهرم خیلی به مامانش وابسته س همین که میریم ورودیه شهرمون میگه تو برو خونه بابات منم میرم خونه خودمون پیش مامانم. نمیدونم چیکار کنم پیش خونواده ش جبهه نگیره، من تنها هیچ جا حتی خونه بابام بهم خوش نمیگذره ولی اون نمیفهمه حسمو. وقتاییکه تو شهری که الان هستیم باشیم خیلی خوبه باهام و همش دلش واسم تنگ میشه و دوس داره باهم باشیم ولی همینکه میریم زادگاهمون عوض میشه. البته مامانو خواهرش روش خیلی تاثیر دارن حتی اوایل قرارمون اینبود واسه خواب یه شب خونه ما و یه شب خونه اونا باشیم ولی انقد در گوشش خوندن که الان میگه من خونه بابات نمیخوابم و باید باهام بیای خونه ما و اگه نیای خودم تنها اونجا میرم منم چون خونواده ش زیادی رو پوشش حساسن اصلا راحت نیستم .... از شهرمونم متنفر شدم با اینکاراش ، میگه عید میریم از الان استرس گرفتم که رابطه مون سرد بشه. اعصابم خیلی خورده توروخدا راهنماییم کنید
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
میدونم ولی اگه بیخیال بشی و وقتی کنارشی هم از اینکه کنارته مدام لذتتا بروز بدی آروم آروم بهتر میشه با جبهه گرفتن درست نمیشه قربونت برم
دلم برای همه دوران باتوبودنم تنگ شده عشق فقط مادر هیچ کسی لیاقت دوست داشتن را ندارد جز تو قول میدهم زود کنارت بیایم و باهم بازهم دل هایمان را التیام بخشیم همه قلبم متعلق به توست دوستدار همیشگیت تنها دخترت که بارفتنت تنهاتر شد
صد در صد اما داری میگی منطقی برخورد نمیکنه فقط خودشو میبینه گفتم اینجوزی هم اونجا هستی پیششون هم & ...
میدونم چی میگی عزیزم. خیلی ازینکه دارن حقمو پایمال میکنن عذاب میکشم. خیلی نامردن. فقط از خدا میخوام به چیزایی که از شوهرم کم دارم برسم که نتونه قد بازی در بیاره و بگه فقط حق با اونه و هر موقع هم سطحش شدم برم باش حرف بزنم. فقط به امید اون روزا دارم تحمل میکنم
میدونم ولی اگه بیخیال بشی و وقتی کنارشی هم از اینکه کنارته مدام لذتتا بروز بدی آروم آروم بهتر میشه ب ...
وقتاییکه کنارشم خیلی بهش ابراز علاقه میکنم و این تو شهرمون خیلی کار سازه ولی تو زادگاتمون وقتاییکه خونه اوناییم برا اینکه مادرش اینا تاییدش کنن بگن به به چه مردی و آخیش زن ذلیل نیس همش باهام سرد رفتار میکنه جلوشون و تحقیرم میکنه. خونه بابای منم چون همش نگران طعنه ی خونوادشه همش تو خودشه و ناراحته و باز بی محلی میکنه
ول کن بابا دوازده ماه سال که همیشه وردل شوهرامون هستیم حالا اون چندروز رو درکنار خانوادت شاد باش و ک ...
والا ور دلش نیستم اینجا، ۶ صب میره ۵ عصر میاد. نهار میخواره میخوابه بیدار میشه مشغول کارای فرداش میشه تا موقع خواب. ازین حرصم میگیره که اینجا واسه من وقت نداره ولی اونجا همچیو پیش خونوادش میذاره کنار و همش باهاشونه ولی باز خونه بابام شروع میکنه به کار کردن اینا
وقتاییکه کنارشم خیلی بهش ابراز علاقه میکنم و این تو شهرمون خیلی کار سازه ولی تو زادگاتمون وقتاییکه خ ...
بهش بگو تحقیر کردن شما یعنی تحقیر کردن شخصیت خودش درکت میکنم این طرز فکر شوهرت باید تغییر کنه
دلم برای همه دوران باتوبودنم تنگ شده عشق فقط مادر هیچ کسی لیاقت دوست داشتن را ندارد جز تو قول میدهم زود کنارت بیایم و باهم بازهم دل هایمان را التیام بخشیم همه قلبم متعلق به توست دوستدار همیشگیت تنها دخترت که بارفتنت تنهاتر شد