الان گریم گرفت از شدت درد معده و تلخی دهان. فقط به خدا میگم نی نی سالم باشه و من این دوران رو بگذرونم. احساس میکنم خیلی خیلی سخت شده. همسرم داشت شام میخورد بوش بهم خورد حالم بد شد. خودمم که فقط یکم بیسکویت و انجیر خشک میتونم بخورم. تو رو خدا برای من دعا کنید خوب شم. دکتر میگه خوب نشی باید بیای بستری شی و متخصص داخلی بری😢😢😢😢😢
سلام خانما من تکوناش هست ولی آروم ترشده یکم نگرانشم
پسر داشتن حس شیرینیه ....دنیای معصوم وکودکانه اش به من که یک زن هستم حس آرامش عجیبی میده.... وقتی که از همه مرد های زندگیم نا امید میشم و به یه گوشه پناه میبرم، یه مرد کوچولو میاد پیشم که نه شوهرمه ، نه پدرمه، ونه برادرم . اون تنها عشق زندگی منه که بادستای کوچولوی مردونه اش موهام رو نوازش میکنه و برای اینکه غصه هام رو فراموش کنم، با صدای قشنگش توی گوشم میگه : مامان، امروز موهات چقدر قشنگ شده .......❤️ وتوی اون ثانیه هاست که من اوج میگیرم وبا عشق زندگیم از ته دل میخندم.... آره ..... عشق زندگی من اون چشمای قشنگ مردونه ست که با نگاهش فریاد میزنه :مامان عاشقتم........ومن با تمام پوست و گوشت و خونم عشقش رو احساس میکنم.....❤️❤️❤️❤️ تقدیم به پسر دارا
واای دقیقا منم ناباروری داشتم کلی دوا درمون کردیم نشد بعد تابستون رفتیم مشهد تولد امام رضا بعد به ام ...
من عاشق امام رضاام من حدودا ۵۰روز پیش حرمش بودم ازش خواستم بچم سالم باشه چون ی توده رو قلبش بود ازش خواستم بر طرف بشه از مشهد برگشتم رفتم اکو قلب خدا رو شمر توده از بین رفته بود