2733
2734
عنوان

*طرز برخورد با زن داداش*

| مشاهده متن کامل بحث + 4130 بازدید | 51 پست
واقعا نمیدونم چرا جرعت نمی کنم چیزی بگم

عشقی ک ب بچت داری اون لحظه بیار جلو چشت ببین چ جرعتی میکنی ! من به همسرم کسی چیزی بگه همونجا جوووووری برخورد میکنم ک طرف فرار میکنه دیگ دورمم نمیاد😂

یبار که گفت جلو داداشت جوابش بده بگو اینا بچه هستن عقلشون کامل نیست ممکنه در آینده دعوا هم کنن ما باید مراقبشون باشیم حالت گیرم دختر تو بچه منو زد این درسته منم مثه تو رفتار کنم.؟!!! خجالت بکش این حرفو نزن بچه معصومه

مدرس دانشگاه، مدرس تخصصی دوره های آموزشی. مدرس نرم افزار اکسل مقدماتی تا پیشرفته، msp. Spss . کارمند پتروشیمی

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اگه ميخواي تيكه بگي بگو تا وقتي بچه هامون بزرگ شن بخوان بازي كنن انشالله شما هم تا اون موقع بزرگ شدي. وگرنه بي محل كنين اگه يه زماني خواست همچين كاري كنه حاليش كنين كه نميتونه و شهر هرت نيست. اونم نميكنه الان داره زر ميزنه شمارو تحريك كنه فقط. كه بعد چيزي بگين دعوا راه بنذازه 

از زنداداش نگو که جیگرمونو خون کرده😔😔اسم خواهرشوهر مادرشوهر بدبخت بد درفته

قربون دهنت...زن داداش من مثلا دخترخالمم هست....واقعا یه بی شعوره...رقتاراش یه کتابه بخوام بگم

فقط در همین حد بدونید که بعد از ۴ سال که مامانم که خالشه با بابام رفتن خونشون شهر دیگع که تازه ماشین خودشونو به نام داداشم بزنن ...مامانم گفت زن داداشت شام گداشته وسط سفره بدون نعذرت خواهی رقته اتاق خواب دیگه ندیدمش تا فردا غروب....حالا نه اصلا مشکلی با داداشم  داره نه مامانم بنده خدا چیزی گفته........شعور نداره واقعا

دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد...   وزن بعد زایمان 115...هدف اول... 110❌هدف دوم.. 105❌هدف سوم.. 100❌
2728

حتما حتما جلو داداشت جوابشو بدین اگه گفت بگو وا این چه حرفیه مگه ما بچمونو از سرراه پیدا کردیم که اینطوری میگی بعدم بگو اونا بچه هستن هرکاری شاید بکنن ما بزرگترا باید عاقل باشیم.امان از زنداداش پروووو  

ببین یعنی امروز داشتم غذا میخوردم یهو دیدم از حرص جفت دستام داره میلرزه نمیدونی چیا به سرمون آورد ...

زمین گرده ...

من همیشه میگم‌انتقام مامان مظلوممو خدا میگیره

دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد...   وزن بعد زایمان 115...هدف اول... 110❌هدف دوم.. 105❌هدف سوم.. 100❌
وااااي عروس ما هم همينه دقيقن. عكس العملاشم عين عروس شماست. دعوا راه ميندازه و به داداشم چرت و پرت م ...

هیچی. 


انقد از ما بد گفته به داداشم. یه روزی داداشم حرفا شو بهم میگفت واقعا دلم ازش شکست چون حرفمو عوض کرده بود بهش گفته بود. 


بعد یکسال این حرفا تبدیل به کینه شده بود کم مونده بود داداشم منو به ملکوت اعلا بفرسته

خدا رحم کرد وقعا

♦️نظره هرکسی برای خودش محترمه♦️                      🚫توهین و تمسخر فقط بخاطر نظر ممنوع 🚫
2738
آخه نمیاد ک بکشه دیگه ی حرفی میزنه حساسه رو بچش...توجه نکن بهش...اصلا ب داداشت هم نگو چون بالاخره ب ...

نمیکشه که ولی من دلم میشکنه 


نمیتونم حرفاشو تحمل کنم

♦️نظره هرکسی برای خودش محترمه♦️                      🚫توهین و تمسخر فقط بخاطر نظر ممنوع 🚫
قربون دهنت...زن داداش من مثلا دخترخالمم هست....واقعا یه بی شعوره...رقتاراش یه کتابه بخوام بگم فقط د ...

نمیدونم خودشون خانواده ندارن که اینکارارو میکنن دلشون میاد عروسشون همین کارارو با مادرشون بکنه

ببین بخدا من خودم با مادرشوهرمینا اختلاف دارم که اونم بگم ی کتابه ولی هروقت میخام ی کاری کنم یاد مامان خودم میفتم میبینم بی انصافیه 

نمیدونم چرا اسم خانواده شوهر بد در رفته فقط 

گذشت اون زمانا که مادرشوهرا دخالت میکردن و....

واقعا بی انصافیه بعضی کارا

همین الان که دارم تایپ میکنم پر بغضم واسه مامانم 

نمیدونم چرا خدا هیچکاری نمیکنه😔😔😔

زمین گرده ... من همیشه میگم‌انتقام مامان مظلوممو خدا میگیره

شک نکن

چوب خدا صدا نداره

امیدوارم عروسای عروسهایی که مدام با خانواده ی همسرشون سر لج دارند و زندگی رو واسشون جهنم کردند سر عقل بیان

وگرنه که  زنداداش یا عروسی لنگه ی خودشون گیرشون بیاد

هیچی.  انقد از ما بد گفته به داداشم. یه روزی داداشم حرفا شو بهم میگفت واقعا دلم ازش شکست چو ...

وااااي دقيقن ما هم همينطوريم. داداشم مياد دعوا. انقد حرفاي بدي پشت ما ميزنه. داداشمم به ما اجازه حرف زدن نميده هيچوفت. 

زمین گرده ... من همیشه میگم‌انتقام مامان مظلوممو خدا میگیره

میگیره بنظرت؟

بخدا هیچوقت بد کسیو نخاستیم حسادت نکردیم

بقرآن تو فامیل همه از مامان بابام تعزیف میکنن 

مدیون باشم اگه چون پدرمادرمن بگم 

ولی نمیدونم چرا زندگیمون پر از غصه شده

نمیدونم خودشون خانواده ندارن که اینکارارو میکنن دلشون میاد عروسشون همین کارارو با مادرشون بکنه ببین ...

خدا سلامتی به مادرامون بده

جهنم عروساشون چی کار میکنند

شما هم صبر کن و به عدالت خدا شک نکن

شک نکن چوب خدا صدا نداره امیدوارم عروسای عروسهایی که مدام با خانواده ی همسرشون سر لج دارند و زندگی ...

۱ داداش داره زن داداشم .....یه زنی داره داداشش مااااااه...اصلا با زن داداش من زنین تا آسمون فرق داره بخدا

شانسم دارن

مامانم‌همیشه غصه اونو میخوره میگه ایکاش اینم از زنداداشش یه کم یاد بگیره طرز برخورد رو

دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد...   وزن بعد زایمان 115...هدف اول... 110❌هدف دوم.. 105❌هدف سوم.. 100❌
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز