این مطلبو بخون👇
بر اساس آنچه كه سازندگان فرانسوي به صراحت اعلام كردند، آنها تنديسي از تائيس، معشوقه اسكندر را به دوستان آمريكايي شان هديه دادند و طوري آن را در منهتن نيويورك نصب كردند كه با مشعل هفت شعله خود رو به جانب مشرق زمين دارد. براستي چرا در قرن نوزدهم بايد روشنفكران فرانسوي ذهن دوستان آمريكايي شان را به زمان حمله اسكندر به ايران ارجاع دهند؟
داستان از اين قرار است كه شب شكست سپاه ايران از اسكندر مقدوني، اسكندر جشني را در تالار پايتخت آئيني ايران، تخت جمشيد برپا مي كند و تائيس، فاحشه اي كه از قضا معشوقه اسكندر است در حال بدمستي همه، با حالتي نيمه برهنه، مشعلي را به دست مي گيرد و فرياد ميزند "براي رسيدن به آزادي بايد از قيد همه سنت ها رها شد" و با اين جمله، پرچم هايي كه نماد فرهنگ هاي تابع تمدن ايران بودند و در جداره تالار تخت جمشيد نصب بودند را به آتش مي كشد. و مي گويد اين تقاص آتش زدن آتن است.
برهنگي تائيس، برهنگي فرهنگي، برهنه كردن تالار از نمادهاي سنت ها و فرهنگ ها و تهي كردن ايران از فرهنگ؛ شايد رازهايي است كه در صندوقچه تنديس تائيس به آمريكاي استقلال يافته ارمغان داده مي شود و راه و رسم ليبراليسم را در جنگ نرم فرهنگي از فرانسه به آمريكا به ارث مي دهد.
آزادي يا به بيان دقيق تر، ليبراليسم در ذهن انسان غربي، زن فاحشه اي است كه هيچ سنت و فرهنگي را بر نمي تابد و مشعل هفت شعله اي(استعاره از شمعداني هاي يهود و فراماسونها) بر دست دارد و رو به جانب شرق دارد به گونه اي كه گويا مي خواهد فرهنگ و سنن شرق را به آتش بكشد.
فرانسوي ها انتخاب دقيقي داشتند. چراكه جنگ اسكندر با اولين امپراطوري جهان؛ ايران، پس از نبرد نظامي، رنگ فرهنگي به خود گرفت و توانست نطفه فرهنگ غرب آن روز يعني يوناني مابي را در زمين ايران بكارد و ايرانيان آن روز را غرب زده كند و از اين رو، فرانسه با اين تنديس، باب جنگ فرهنگي ميان ايران و آمريكا را مفتوح كرد.