2726
عنوان

هوای تازه

157 بازدید | 0 پست

گل کو



شب ندارد سرِ خواب.

 می‌دود در رگِ باغ باد،

 با آتشِ تیزابش،فریادکشان. 

پنجه می‌ساید بر شیشه‌ی در 

شاخِ یک پیچکِ خشک

 از هراسی که ز جایش نرباید توفان.

 من ندارم سرِ یأس 

با امیدی که مرا حوصله داد

. باد بگذار بپیچد با شب 

بید بگذار برقصد با باد.

 گل‌کو می‌آید

 گل‌کو می‌آید خنده‌به‌لب. 

گل‌کو می‌آید، می‌دانم،

 با همه خیرگیِ باد که می‌اندازد

 پنجه در دامانش

 روی باریکه‌ی راهِ ویران،

 گل‌کو می‌آید

 با همه دشمنیِ این شبِ سرد

 که خطِ بیخودِ این جاده را 

می‌کند زیرِ عبایش پنهان. 

شب ندارد سرِ خواب،

 شاخِ مأیوسِ یکی پیچکِ خشک

 پنجه بر شیشه‌ی در می‌ساید.

 من ندارم سرِ یأس، 

زیرِ بی‌حوصلگی‌های شب

، از دورادور ضربِ آهسته‌ی پاهای کسی می‌آید.



( احمد شاملو )

بیهوده نگردید به تکرار در این شهر؛ او طرز نگاهش بخدا شعبه ندارد 😍😍❤
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز