من وشوهرم خیلیا دورمون هستن که دوسندارن با هم خوش باشیم یا باهم زندگی کنیم
یه مدته شوهرم میگه میام خونه سنگین و بی حوصله و سردرد میشم حتی بهونه میگیره همش خودش میگه شک کردم به این حالم میگه شاید از سحرو جادویه
خودمم هر صبح سردرد میشم و احساس میکنم به دست و پاهام وزنه وصل کردن اصلا دوسندارم برم بیرون و همین کنج خونه با خودم درگیرم
بنظرتون چکارکنم