2733
2734

چند روز پیش یه حادثه ای برای شوهرم پیش اومد انگشتشو عمل کردن و سه روزه خونس 

پدرومادرش اومدم دیدنش 

حالا هی مثل مسلسل میگه کارها رو نکنی بچه رو بلند نکنی کارها رو نکنی 

آخه جز کار خونه مگه کاری هم هست 

منم بهش گفتم اون موقع که سزارین کرده بودم و تنها بودم هم کارهامو خودم کردم ونیازی به کسی نبود 

برگشته با داد و هوار میگه تو که خوشبحالته شانسسسسسسسسسسسسسسسس داری خوشبختی 

منم گفتم اینم از بدبختیه 

قهر کردو رفت 

تا حالا دوبار جوابشو دادم اون هزار بار حرف بارم کرده جوابشو میدی بدش میاد 

خوب میخواستی نگی

از این شوهرم قهر کرده و ادا درمیاره 

کلا مادرشوهرم فک می کنه من تو خونه فقط میخورم و میخوابم و شوهرم همه کارها رو میکنه 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
چرا جوابشو میدی ولش کن محلش نده به هیچ حسابش کن

دیوانه کرده 

هی میگه 

به خدا سر زایمانم روز 6 اومد خونمون شام 

منم با شکم پاره براش غذا درست کردم 

حالا هی میگه کارها رو تو نکن دست نزنی دستت آسیب ببینه 

میخواد بگه مادر خوبیه 

وقتی شوهرم اتاق عمل بود اصلا نیومدن بیمارستان 

مادر شوهر منم همینه. من در عوض برای اینکه بچزونمش اونا که باشن فقط واسه دستشویی رفتن از جام بلند میشم. 😂 

همه کارارو شوهرم میکنه.

البته من شاغلم و با شوهرم کارارو پنجاه پنجاه انجام میدیم. اما جلو خانواده شوهر من فقط میخورم و میخوابم تا حرص بخورن.

لطفا لایک نفرمایید.    با تشکر
2738
دیوانه کرده  هی میگه  به خدا سر زایمانم روز 6 اومد خونمون شام  منم با شکم پاره برا ...

چقدر حرصم میگیره از این مدل دلسوزیا

بگو اگه خیلی به فکر بودین وقت عمل میومدین بیمارستان همراهش میبودین

دقیقا😅😆کمک خواستی رو ماهم حساب کن خواهر💪

مشکل اینه که شوهرم رفتارش با من بر اساس رفتار من با خانوادشه

خانواده من از اینجا خیلی دورن چندین بار زنگ زدن حالشو بپرسن اصلا جوابشون رو نمیده 

من آخر سر بهشون گفتم این حرف نمیزنه شما هم زنگ نزنید اونا هم ناراحت شدن

انتظار داره همه حرفی بگن من هم بگن شما راست میگین

کلا مادرشوهرم خیلی حسادت میکنه

دیوانه کرده  هی میگه  به خدا سر زایمانم روز 6 اومد خونمون شام  منم با شکم پاره برا ...

ببین عزیزم من زایمان کرده بودم مادرشوهرم توروی من به شوهرم میگفت توبگیر بخواب عادت نداری اون مادره خودش بلده چکارکنه منم تازه ازبیمارستان اومده بودم شکم پاره ... اینا فقط اداشه این مادرشوهرای این مدلی میخوان بگن خیلی دلسوزن .. بخدا فقط فیلمه .. وگرنه دلسوز واقعی زبونشو کنترل میکنه که یوقت عروسش بهش برنخوره آرامش پسرش خدشه دارشه .. ایشاالله شوهرت خوب میشه نگران نباش منم همدردتوهم .

بنظرم دلت پر بوده زود عکس العمل نشون دادی

خیلی دلم پر بود 

خیلی دورو و بازیگره 

شبش فهمید شوهرم بیمارستانه

خودشو زد به خواب که من متوجه نشدم حالا ده نفر بلند بلند دارن در این مورد حرف می زنن

فرداش بعد عمل اومده بیمارستان دیدنش 

وقتی جمعیت ملاقات کننده زیاد شد شروع کرد به گریه و .....جالبه زن دایی شوهرم به عروسش یواشکی  میگه پس اشکاش کو 

مادر شوهر منم همینه. من در عوض برای اینکه بچزونمش اونا که باشن فقط واسه دستشویی رفتن از جام بلند میش ...

منم کارمندم

تازه یه جوری میرم سرکار که بچمو بتونم خودم نگه دارم 

سر هر دو تا بچه هام شیفت عصر رفتم سرکار که شوهرم بچه رو نگه داره 

مشکلش اینه که چرا شوهرم بچه ها رو عصرها سه ساعت نگه میداره 

کلا حسوده 

اون روز میگه چرا همش من مریضم شما چتونه مگه ( یکی نیست بگه 40 سال از ما بزرگتریاااااااااااا)

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز