2703
2553
عنوان

مادرشوهرمو ضایع کردم

823 بازدید | 35 پست

تایپیک قبلم هست که باشوهرم دعوام شد سره غذاپختن و غذامو ریخت دور چون هرچی کارگر دارن میندازن گردن من و از بیرون هم نمیگیرن مادرشوهرمم به بهونه های مختلف میره اون روز دکتر.دیروز به دعوا کشیدم و قهربودیم تا شب همش با کنایه باهم حرف میزدیمو حتی میخواستم برم خونه بابام که دیدم شوهرم هی داره کوتاه میاد .بعد رفته بود بیرون شب قبل اومدنش پدر شوهرم اومد گفت غذا درست نکردی گفتم نع هیچی تو خونه نداشتم گفت ولی شوهرت مگیه بچه نزاشت گفتم اون که دیگ عادی شده اولین دلیلمه.و گفت به مامانش زنگ زده بیاین غذادرست کنین بچه نمیزاره غذادرست کنه زنم.و ما میخواستیم بمونیم بعد دکتر خونه دخترم.گفتم یه تیکه غذادرست کردن چیزی نیست من بچه نزاشت و چیزیم تو خونه نبود .

امروز کارگر دارن و مادرش ضایع شد و نتونست این بار از زیز کار در بره ناهار پخت فک کنم داره میترکه

وقتی داری روزای سختی رو میگذرونی و متعجبی که خدا کجاست.یادت باشه که استاد همیشه موقع امتحان سکوت میکنه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

ديروز نصفه خوندم زيادمتوجه نشده بودم

واقعا این نی نی سایت خیلی راهنمایی های خوبی به ادم میده.

وقتی داری روزای سختی رو میگذرونی و متعجبی که خدا کجاست.یادت باشه که استاد همیشه موقع امتحان سکوت میکنه
2456
بابا یه ابگوشت بذارین تو زودپز انقدر بحث درست نکنین    

قربونت برم شرتیطمو نمیدونی جام نیستی ببینی چی میکشم من نمیتونم زیره بار زور برم ما شریکیم اون ولی چیزیم به ما نمیرسه همه خرجا واسه اوناس بعد حمالیشم برا منو شوهرم 

وقتی داری روزای سختی رو میگذرونی و متعجبی که خدا کجاست.یادت باشه که استاد همیشه موقع امتحان سکوت میکنه
2714

ای بابا منم از اون مادرشدهرا دارم .سالمه ولی از زیر کار در میره همش خودشو میزنه به مریضی الکی

عزیز دل مامان پس کی میای .شاید خدا نخواد هیچ وقت من مامان بشم ولی فکرشم دیونم میکنه .یا ضامن اهو بطلب

عزیزم تقصیر خودته ک از اول قبول کردی من مادر شوهرم اینا طبقه بالا بنایی داشتن ما طبقه پایین هستیم مادر شوهرم جایی دیگ زندگی میکنه حتی یه بارم غذا درست نکردم خودش اورد

معلم زبان  و خیاطی (نازک دوزی ) برای تدریس خصوصی بهم پیام بدین یک چهارم قیمت 

والا منم جای شما بودم لجم میگرفت

یادمه برادرشوهر مجردم اون روز میخواست بره شهر دیگه واسه تو راهش غذا میخواست،،،،،منم بچم چند ماهه بود فقط،،،فقط گریه میکرد،،،،،،خواهر عفریتش که بچش چندساله بود نشسته بود بچش هم تو بغلش،،،،بچه منو نه کسی نگه داشت نه اومدن غذا آماده کنن نامردا

برای سلامتی و تعجیل ظهور آقامون...حضرت عشق.... مهدی فاطمه صلوات.....شمایی که میخونی..🤨 تویی که دعات میگیره و ما خونه خریدیم از دعای خیرت،واسه سلامتی پسرم هم دعا کن😔
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز