2737
2734
عنوان

داستان زندگی علی و هورا(پایان تلخ)

861 بازدید | 15 پست

دوستان تایپ کردم کلا سه پارته صبور باشید سریع کپی پیست میکنم

اگه حال دلم خوبه،سکوت معجزه کرده.وگرنه خوب میدونم که درد از هر طرف درده.....

اسمش علی بود خیلی خوش چهره و خوش هیکل و مهربان

.در دانشگاه عاشق دختری ب اسم هورا میشه و پاپیش میزاره و میره خاستگاری و عقد میکنن ...هورا از یه خونواده ی ثروتمند بوده علی هم اوضاعش زیاد بد نبوده ولی ب خوبی اوناهم نبوده . عروسی میگیرن و میرن سر خونه زندگیشون.خونواده ی هورا خیلی هواشون رو داشته .پدر هورا هر از گاهی میاورده پولی به دختر و دامادش میداده میگفته خرج شهریه دانشگاهتون کنین ولی مادرت ینی مادر هورا نفهمه😁میگفته پول اصلا اهمیتی نداره فقط تو زندگیتون خوش باشید از اون ورم دوباره مادر هورا یه پولی میاوره میداده میگفته پدرت نفهمه😋(خوشبحالشون والا)

کم کم اختلاف های جزئی پیدا میکنن سر پول ک هورا میگفته خرجیمونو خونوادم میدن و ... علی ک از پولایی که  این مدت خونواده میدادن پس اندازی داشت میره و یه بیلبورد تبلیغاتی به مدت یه ماهه اجاره میکنه و با یه شرکت دگ صحبت میکنه تا با یه مبلغ بیشتری به اون شرکت اجاره بده... بعد اجاره ی بیلبورد و دادن چک شرکته از این ک بیلبورد رو از علی اجاره کنه منصرف میشه و میگه دگ نمیخایم.علی هم میره ک چک رو پس بگیره و بگه ک معامله رو فسق کنیم طرفش قبول نمیکنه و علی رو میندازن زندان

اگه حال دلم خوبه،سکوت معجزه کرده.وگرنه خوب میدونم که درد از هر طرف درده.....


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

برادر بدجنس علی بعد این ک علی بازداشت میشه میره پیش خانواده ی هورا و میگه که بیاین از هم طلاق بگیرین شما ک دعوا میکنین همش باهم نمیسازین طلاق بهترین کاره ولی پدر هورا قبول نمیکنه و میگه دامادمون رو دوست داریمو این اختلافای جزئی بین همه پیش میاد ...برادره ک میبینه قبول نمیکنن جریان زندانی شدنشو میگه و هوراهم ک فکر میکرده  شوهرش بعد از دعواشون قهر رفته بعد فهمیدن زندانی شدنش طلاق غیابی میگیره ولی پدر هورا میره پیش پدر علی و میگه ما هیچی نمیخایم مهریه هم نمیخایم تو این مدت هر خرجی هم برا دخترم کردین بگین تا تقدیمتون کنم...علی که از زندان آزاد میشه میره تو یه میکانیکی مشغول کار میشه و بعد یه مدت با دختر صاب مکانیکی ازدواج میکنه .اسم اون خانوم الهام بوده...الهام زیاد زن خوبی نبوده . طوری ک تو یه مهمونی ای به دایی علی گفته حوصلم سر رفته ببر منو تو شهر بگردون اونم ناراحت میشه میگه برو به علی بگو اگ اجازه داد میبرمت....خلاصه بعد یه مدت دست الهام برا علی رو میشه ...الهام دست پیش میگیره و میگه مهریو بده طلاق بگیریم کارشون ب دادگاه میکشه و مهریشو قسط بندی میکنه ۶ ماه یه سکه ولی علی  میگه ک من زنمو طلاق نمیدم ...میخاسته اذیتش کنه...ک دادگاهم با طلاق موافقت نمیکنه .یه روز پدر و برادر الهام میان سراغ علی و میخان بزننش ک الهام رو طلاق بده ولی علی ورزشکار بوده و هیکل درشتی داشته اونا رو میزنه و دوباره ازش شکایت میکنن و به اونا هم دیه میده😐(بناوا بالام)بلخره راضی به طلاق میشه و الهام رو طلاقش میده...تو برو بیای دادگاه علی چشمش میفته به یه پرونده ک روش نوشته شده بود هورا ...(فامیلشو نمیدونم)

اگه حال دلم خوبه،سکوت معجزه کرده.وگرنه خوب میدونم که درد از هر طرف درده.....
2731

بعد از پرسو جو متوجه میشه که هورا هم با یه شخصی ازدواج کرده بوده و اینم فهمید که بعد از طلاق علی و هورا مادر هورا فوت شده بوده و هورا حاضر نبوده لباس مشکیشو از تنش در بیاره و یه روز که با شوهرش سر موضوع لباس مشکی دعوا میکرده یه دفه ایست قلبی میکنه و میمیره...



یه مدت میگذره و علی انگار ن انگار ک اینهمه اتفاق بد تو زندگیش افتاده با دوستاش میگفته میخندیدهو خوش بوده ...یه روز  یکی از دوستاش ک داشته میرفته یه شهر دگ برا کاری از علی میخاد ک همراهیش کنه ...تو راه میبینن که یه ماشین تصادف کرده علی پیاده میشه برا کمک و میره تلاش میکنه ک در ماشین تصادف کرده رو باز کنه که در اون حین یه ماشین دیگه از پشت میره میزنه ب علی و علی هم همونجا تموم میکنه ......

پایان


اگه حال دلم خوبه،سکوت معجزه کرده.وگرنه خوب میدونم که درد از هر طرف درده.....
2738

ماتو اقواممون ی زن شوهر بود بعداز دعوا زنه بابنزین خودسوزی میکنه ومیمیره ی پسر یساله داشته بعداز مرگ زن مرده هم بچه رو نمیخاد و میدش به خانواده پدر زنش چندماه بعداز مرگ زنش میره ی زن دیگه میگیره...یک سال بعدش زنش حامله بود ک خودش تصادف میکنه و درب ماشین روش قفل میشه وماشین اتیش میگیره وخودش هم میمیره...الان پسرش نزدیک ۱۴ سالشه ولی هنوز نحوه ی مرگ پدرومادرش رو نمیدونه هیشکی تاحالا براش نگفته فقط میدونه مردن

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز