بچه ها با مادرشوهرم سر یه موضوع که حق هم با من بود بحثم شد و...
دفعه آخر که دیدمش رفته بودم خونشون عیادت پدرشوهرم که مادرشوهرم بهم گفت آدم حسابت کردم و...منم قهر کردم اومدم خونه دیگه هم چند ماهه اونجا نرفتم زنگم نزدم
با برادرشوهرام در ارتباط هستم باهاشون مشکلی ندارم
حالا سرتون رو درد نیارم
مادرشوهرم خودش رو زده به اون راه و با شوهرم رابطه اش رو خوب کرده انگار نه انگار که با من چه رفتاری داشته
من این وسط چیکار کنم ؟هیچی نگم بذارم شوهرم باهاشون عادی باشه و رفت وآمد کنه؟؟الان شوهرم میخاسته بره یه شهر دیگه ماموریت مادرشم باهاش رفته
من خیلی حس بدی دارم خیلی
دلم نمیخاد نادیده گرفته بشم چون بهم بی احترامی شده حتی به روی خودشون هم نیارن
چیکار کنم نذارم شوهرم بره خونشون یا نه حقشه بره ؟؟؟
هر دفعه که میره و میاد خیلی حساس میشم
البته اینطوری نیستن که مثلا پشت سرم حرف بزنن یا شوهرم رو پر کنن
میدونم که چیزی نمیگن پشت سرم