2733
2734
عنوان

به پسر 3 سالم چطور بگم نینی پر کشیده دیگه منتظر نباشه

| مشاهده متن کامل بحث + 3151 بازدید | 43 پست
دیشب پسرم یک ضربه زد به شکمم و گفت میخوام نینی را له کنم. بهش گفتم مگه نگفتم دیگه نینی تو شکمم نیست. چشماش گرد شد. پرسید دیگه نینی تو شکمت نیست؟ منم گفتم نه رفته که بعدا بیاد وقتی تو بزرگتر شدی. اونم دیگه چیزی نگفت. تقریبا هر روز احوال نینی را میپرسه و منم این جوابو میدم. ولی هنوز براش کامل جا نیفتاده.
خیلی اشتباه کردم پسرمو تا این حد به بچه وابسته کردم. نباید به این زودی اسمشو بهش میگفتم. آدمی که از فرداش خبرنداره. احتمال همه چیزو میدادم جز اینکه اینطوری داغش به دلم بمونه.
الان یکی از دوستای خیلی صمیمیم زنگ زد گفت شب میخوام بیام پیشت. یک دختر4 ساله و یک دختر 1 ماهه داره. ترسیدم پسرم نینی را ببینه ناراحت بشه. بهش گفتم نیاد. خیلی اصرار کرد. گفت شوهرم میخواد باهات صحبت کنه. خلاصه قبول کردم. ولی بعد هر چی فکر کردم دیدم برای پارسا خوب نیست الان نینی ببینه. دوباره زنگ زدم و گفتم نیاد. البته اسم نینی را نیاوردم ولی گفتم الان شرایطم مناسب نیست. ایا من درست فکر میکتم یا برای پارسا این مسائل مفهوم نداره؟

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اخی عزیزم می فهمم چی می گی منم پسرم از وقتی که سقط داشتم هنوز منتظره و همش ازم می پرسه مامان نی نی کی می یاد بیرون من که تو هشت هفتگی سقط کردم و پسرم منتظره پسر شما که طفلی شکمتونم بزرگ بوده و دیده الهی بگردم می دونم چه حسی داری وقتی سراغشو می گیره ازت
خدای مهربونم ممنونم به خاطر دسته گلای نازی که بهم دادی ازت می خوام خودت کنارشون باشی همیشه و همه جا
پریسا جان خیلی زود بهش گفتی طفلک. ولی خب هم خودت هم اون چون سن حاملگی پایین بوده زودتر باهاش کنار میاید.
من اگه دوباره باردار بشم تا وقتی که خودش نفهمه چیزی نمیگم.
پسرت چند سالشه؟
2731
ممنون عزیزم
پسرم الان چهار سال و نیمشه
می دونی نه اینکه شکم نداشتم و به اون مرحله نرسیده بود باور نمی کنه بهش می گم دیگه تو دلم نی نی ندارم هنوز بچم منتظره چند وقت پیش رفته بودم سونو می گه مامان می خوای نی نیتو تو دلت ببینی بعدم یه نگاه به بقیه کرده می گه مامان اینا همشون تو دلشون نی نی دارن داخل مطبم شدیم پیش دکتر سونو بهش می گه اومدم نی نی مامانمو ببینم
من نمی خوام بگم اما پسرم خیلی شیطون یه دفعه مثلا نشسته باشم می پره بغلم یا دراز کشیده باشم می پره رو شکمم واسه همین مجبورم بهش بگم متأسفانه تا رعایت کنه
خدای مهربونم ممنونم به خاطر دسته گلای نازی که بهم دادی ازت می خوام خودت کنارشون باشی همیشه و همه جا
میدونم. راست میگی. منم بیشتر به همین دلیل بهش گفتم که یکدفعه نپره روی شکمم.
دیشب دیگه اب پاکی را ریختم رو دستش و خیلی روشن وقتی بازم پرسید بهش گفتم دیگه نینی تو شکمم نیست. پرسید چرا؟ جواب دادم رفته بزرگتر بشی دوباره بیاد تا بتونی مواظبش باشی. تقریبا هفته ای 3 بار باید این جمله را بهش بگم. امیدوارم دیگه فهمیده باشه.
آخی نازی من الان هرجا میرمپسرم تاچشمش به یه بچه مییوفته دیگه دنبال اونه بمیرم براش که اینقد تنهاست
خدای مهربونم ممنونم به خاطر دسته گلای نازی که بهم دادی ازت می خوام خودت کنارشون باشی همیشه و همه جا
2738
متاسفم که این اتفاق افتاده ولی خوب میتونی یکی دیگه بیاری سعی کن بچتو به شنیدن واقعیت وکنار اومدن باهاش عادت بدی بگو نینی رفت پیش خدا ولی بازم میاد و بار دیگه که باردار شدی بگو دیدی گفتم بازم میاد
فرشته کوچک من زمینی شد و قلبش در حال تپیدن است. قسمتتون الهی
شهره جون بسیار بسیار متاسف شدم. الهی بمیرم خیلی سخته. از اونجاییکه خودمم الان باردارم دوتا سوال داشتم؟
1- شما آخرین بار کی رفته بودی سونو؟ خیلی وقت بود نرفته بودی؟
2- متوجه خروج آب از واژن نشدی؟
ممنون دوستای گلم.
همین چند روز پیش لثه گیرشو برداشته. میگه مامان اینو بزار تو وسایل درسا. اینقدر دلم گرفت.
نازک جون من ماهی 1 بار سونو میکردم. 10 روز قبلشم دکتر بودم و صدای قلبشو شنیده بودم. دکتر گفت 3 هفته دیگه بیا و جواب سونوتم بیار. اما از اونجایی که بچه تکون نمیخورد و من بسیار نگران بود زودتر رفتم سونو که فهمیدم کتاسفانه بچم زنده نیست.
متوجه هیچ آبریزشی نشده بودم.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687