شنیدم یک ماه دیگه عقد دوستمه
بالاخره بعد از یک سال خانوادشو راضی کرد تا با اونی ک دوسش داره ازدواج کنه
خوشحالم براش
اما دلم واسه خودم گرفته
حس میکنم نسبت ب هم سنو سالام خیلی عقبم
نه کاری نه هنری نه دغدغه زندگی نه پیشرفتی هیچی
نمیدونم از کجا باید شروع کنمو چیکار باید بکنم
فکرمو زندگیم محدوده
نزدیک به سه ساله ک منو یه نفر همو میخوایم اما هیچ قدم مثبتی برای رسیدنمون برداشته نشده فقط اون دنبال سرمایه جمع کردنه تا بتونه پا پیش بزاره اما من هیچی