تو دیگر خوب نخواهی شد ...تا آخر عمردرگیر من خواهی بودو تظاهر می کنی که نیستی...مقایسه تو رااز پا در خواهد آورد... من می دانم به کجای---قلبت--- شلیک کرده ام .... تو دیگرخوب نخواهی شد...
بابا بزرگم یه حرف قشنگی همیشه میزنه..میگه اگه رفتنی رو دیر راهی کنی ابی که پشت سرش میریزی باید بشه اشک چشمت!...راهیش کن بره مطمئن باش بهتر از اون در انتظارته...
من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟
خبر مرگشو واسم آوردن🙄😲 ولی من شمارشو دارم چکش کردم دیدم آنلاینه.هحرف کیو باور کنن
الان میگیرم نصفت میکنم😂😂😂
تو دیگر خوب نخواهی شد ...تا آخر عمردرگیر من خواهی بودو تظاهر می کنی که نیستی...مقایسه تو رااز پا در خواهد آورد... من می دانم به کجای---قلبت--- شلیک کرده ام .... تو دیگرخوب نخواهی شد...
بخدا جدی گفتم ذهنم خیلی درگیره که ینی چی آخه این قضیه😥
اپیک قبلم بت گفتم شمارشو بده😂😂😂
تو دیگر خوب نخواهی شد ...تا آخر عمردرگیر من خواهی بودو تظاهر می کنی که نیستی...مقایسه تو رااز پا در خواهد آورد... من می دانم به کجای---قلبت--- شلیک کرده ام .... تو دیگرخوب نخواهی شد...