2726


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آذین هوشیار

ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻻﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻡ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ نمی شود ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻡ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ ﺷﺒﻬﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻟﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻤﺮﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﺩ ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ
2728
دکترشما بوده ؟؟؟

بله الانم دکترمه واسه بارداری 

ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻻﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻡ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ نمی شود ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻡ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ ﺷﺒﻬﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻟﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻤﺮﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﺩ ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ
من که دوباردکترم نبودرفتم پیش آذین هوشیار نزدیک بودبچم ازدست بدم 😐

آخی چرا؟؟ 

ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻻﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻡ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ نمی شود ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻡ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ ﺷﺒﻬﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻟﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻤﺮﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﺩ ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ
آخی چرا؟؟ 

سونو36 هفته رودادم دکترم نبود دیگه بردم پیش آذین هوشیارتوسونونوشته بودآب کیسه آب خیلی کمه حتی یادمه دکترسونوگرافی که ویداسرابی بودبهم گفت اما وقتی برگه سونورودیدگفت خیالت راحت بروتا40هفته بعدهفته بعدش رفتم پیش دکترخودم سریع گفت که بایدبستری بشی بعدازدوروزم سزارین میخواست به این دکتره زنگ بزنه دعواکنه

 عزیزم خیلی پیگیرباش خدایی نکرده اتفاقی گرفته برات

نیفته

درسته عزیزم خداروشکر که اتفاقی نیفتاده منم همه چیم خوبه هم شرایط بچم هم خودم میخوام طبیعی زایمان کنم 

ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻻﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻡ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ نمی شود ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻡ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ ﺷﺒﻬﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻟﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻤﺮﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﺩ ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ

من مشکل پلی کیستیک دارم سه ساله دکترهای زیادی عوض کردم و نتیجه نگرفتم قصد بارداری دارم که نمیشه اول بار پیش فهیمه شجری رفتم که چندمریض باهم میرن تو و پرونده هم تشکیل نمیده هرسری باید کل مراحل بیماری و درمان رو از اول براش بگی زیادم حوصله نداره سوالاتو ج بده دیگه بعد یه مدت ازش خسته شدم و رفتم پیش فیروزه ویسی تو مهدیه که باید ساعت ۱ میرفتی پشت در اسم مینوشتی بعدم ساعت ۳ میرفتی خودتو به منشی معرعی میکردی و دفترچتو تحویل میدادی بعدم که ساعت ۱۰ شب نوبتت میشد بعدم چندنفرباهم میرفتن تو مطبش اولین بار فقط دوبار بهم دارو داد اونم پرونده تشکیل نمیداد بعد دوماه بهم گف خانم تو مشکلت جدیه خودتو بدبخت نکن برو بیمارستان معتضدی پرونده ای وی اف تشکیل بده تا زمانو از دست ندادی هرچی التماسش کردم گفتم چرا اخه من فقط ۲۱ سالمه چرا نباید درمان بشم جوابمو نداد یه معرفی نامه داد و گف برو بیرون  منم کلی ناراحت وناامیدم کرد بعدش رفتم پیش نگین رضاوند اونم ده نفرباهم میرن تو حیلیم بداخلاقه سوال بپرسی با عصبانیت و داد جواب میده یا کلا نمیده ولی پرونده تشکیل میده اونم بعد یک ماه گف مشکلت جدیه برو عکس رنگی رحم بگیر منم رفتم خیلی دردناک و وحشتناک بود ولی خیلی زجر کشیدم بعدم جوابشو بردم پیشش گف همه چی خوبه مشکلی نداری فقط طبیعی بتردار نمیشی باید ای یو ای برات انجام بدم منم گفتم نمیخوام هرسری هم میرفتم معاینه انجام میداد وکلی شلوغی استرتب داشت مطبیش اونم ول کردم رفتم با بدبختی از دکتر محمدحسین صانعی وقت گرفتم بازم کل این دوسالو براش شرح دادم اونم پرونده تشگیل نمیداد بعدم ۳نفر باهم میرفتن تو بعدم حتی مریضهای ثابتشم باید ساعت۳ برن رو در مطب اسم بنویسن بعد ساعت ۵ برن دفترچه بدن منشی بعدم تا۱۱ اونجا بمونن که نوبتشون بشه چندین ماه هم پیش اون میرفتم اوما خیلی مطب و نوبت دهیش خسته کننده بود ولش کردم دیگه نرفتم بعد چند ماه رفتم دکتر طب سنتی تو تل عکس صورتمو فرستادم با مدارک پزشکی گف کبدت چربه و پلی کیستیک هستی و هورمون مردانه و دیر انزالی داری بعد گف طی ۳ ماه همه چی اوکی میشه و حامله میشی منم گفتم چی از این بهتر با ذوق اولین پکل دارو رو فرستادم بعد چند رو یخ نایلون بزرگ دارو امد در خونمون منم  اونا رو مصرف کردم و دوهفته بعد تموم میشد دوباره برام میفرستاد هردفه اندازه دو هفته می۴رستاد که هزینش ۱۸۰ یا ۲۰۰ هزار میشد ۳ ماهم تموم شد حامله نشدم بهش کفتم گف درمانت مشکله دوماه دیگه ادامه بده منم باز پول واریز میکردمو دارو مصرف میکردم چندبارم حجامت شدم اما باز بی فایده بود کلی هم هزینه الکی کرده بودم بهش اعتراض کردم گف باید چندسال تحت درمانم باشی تا خوب خوب بشی منم دیگ۶ گولشو نخوردم بیخیالش شدم بعد چند ماه همینجا تعریف همابدری رو شنیدم رفتم پیششش بعد دیدم مطبش برخلاف جاهای که رفته بودم خیلی آروم بود وهردفه یه مریض میرفت تو و پرونده هم تشکیل میدهد وخیلیم خوش اخلاقه و واسه مریض وقت میزاره همه مدارکمو دونه دونه چک کرد ولی گف چون زمان زیادی ازشون میگزره بهتره دوباره آزمایش و سونو بدی همه رو برام نوشت و تو برگه جدا دستور داروهامو موبه مو برام نوشت خلاصه خیلی خوب و مهربونه و به مریضش اهمیت میده شماره تل هم میده که واسه سونو تو تل نشونش بدی نری مطب ینی عالیه خدا خیرش بده من تاحالا دو جلسه پیشش رفتم خیلی باهاش حال کروم مطبش فوقالعده ارومه بعدم مریضای دیگه اسرارت رو نمیفهمن چون فقط خودتو دکتر تو اتاق هستین 

زندگی نه همین صورت خندان من است زیر این خنده غمی ست که این تنها دنیای من است.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

تصمیم گرفتم

siesie89 | 7 ثانیه پیش
2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز