دخترمو خوابش کردم که خبرمزگم مرغ سوخاری درست کنم
نصف کار بیدار ضد کلی گریه کرد رفتم شیشه شیرشو بزارم دهنش تارفتمکل غذا به فنا رفتهبود
کلا دود خونهورو گرفته
هود ازپسش برنیومد درها پنجره هاباز ولیباز بوی سوختکی میاد
دخترمملجکرده گریه ض بند نمیاد شیرم نمیخوره
کوفت بخورمغذا دریت نکنم