ممنون
اره یه دوست دارم که همیشه میگفت من هیچوقت ازدواج نمیکنم.
یه پسره عاشقش شد پنج شیش بار اومد خواستگاری تا بالاخره قبول کرد. سر شیش ماه عروسی کردن و کمتر از یکسال باردار شد!
الان خیلی عاشقه خداروشکر زندگی خوبی داره.
قرن ۲۱ هستیم عزیزم😐
صد درصد من باکسی ازدواج کردم که هیچ شناختی نداشتم راهشم دور بود،اصلا فکر نمیکردم ی روزی اینجایی باشم که الانم،ازدواجمو قسمت میدونم
واس من که قسمت بود
قسمته گلم من قبلا متارکه کردم اخر باپسرخالم ازدواج کردم که اولین خواستگار م بود من از ازدواج فامیلی متنفر بودم نمیدونم چیشد قسمت هم شدیم اما الان خداروشکر راضی ام
ازدواج قسمت و هدف نیست . بخشی از زندگیه . برای یکی پیش میاد برای یکی پیش نمیاد . توی ایران متاسفانه ازدواج رو هدف دخترا قرار میدن . ولی این فقط یه بخشی از زندگیه . مثل کار ، مثل دانشگاه . سن هم مهم نیست . یکی 20 ، یکی 30 . مهمترین و بهترین کار اینه که خیلی درگیر این قضیه نباشی و از زندگیت لذت ببری و مستقل باشی . اگه ازدواج دوست داری امیدوارم یه پسر خوب سر راهت بیاد
من رفتم خونه خالم
دکترم تو شهرشون بود دامادش همون شب اول شام دعوتم کرد و ازم خواستگاری کرد واسه پسر عمش 😐الان ی دختر چهار ساله دارم خدا رو شکر
من زمانی ازدواج کردم که اصلا قصدش رو نداشتم.... حتی با مادرم سر اینکه چرا. خواستگار تو خونه راه داده بحثم شد....
آره به نظر من قسمته . حانواده من سه تا شهر عوض کردن تا دیگه تو تهران ثابت شدن . خانواده همسرم اول اصفهان بودن بعد کرج بعد اومدن تهران ثابت شدن . اونا شرق تهران بودن ما مرکز شهر .جفت خانواده ها برای خرید خونه به یه جا میرسن .همسایه میشیم و منو میبینه و ازدواج میکنیم .من دوست پسر داشتم شیفته ش بودم و هنوزم دوستش دارم .اما اگه باهاش ازدواج میکردم باید خیلی اختلافا رو باهم حل میکردیم .خودش همه جوره عالی بود ولی خونهش طبقه بالای مادرش بود .پدرش خیلی رو حجاب حساس بود .من به شدت با زندگی کردن با مادرشوهر مخالفم .و حجابم معمولیه .
همش میگم قسمت بوده که من باهاش ازدواج نکنم وگرنه بین من و اونم خراب میشد به خاطر این اختلافا
