عموم اینا تازه اومدن نزدیک ما ( عموی من دایی شوهرمم میشه )( من و شوهرم دختر دایی پسر عمه ایم)
بعد زنعموم کلا. زیاد درست نیس آدم رفت و آمد نیس ازیناس ک یکسره خودشو میچسبونه ب مردا
مخصوصا شوهر منو ک میبینه یکسزه چرت و پرت میگه و میخواد ب حرف بگیرتش
اصلااا خوشم نمیاد تزش
ازین آدمای خیلی تلپ هم هستش ک رو ببینه پاش باز بشه ب خونت دیگه نمیتونی کاری کنی هر روز پلاسه
هنوز ی هفته نیس اومدن
زنگ زده ب مادرشوهرم گفته ( مادرشوهرمینا طبقه بالامونن)
ب فلانی بگو بره برا ما میوه و وسایل خونه بخره شوهر من ( عموم) دیر میاد
مادرشوهرمم پیچوندتش
انقد حرصم درومد
بخدا مطمئنم ب این وسیله میخواد خودشو نزدیک کنه ب شوهرم
ب شوهرمم گفتم اگه ی وقت ب خودت زنگ زد یجوری حرف بزن ک دیگه دفعه دوم زنگ نزنه
بنظرتون چیکار کنم پاش باز نشه
بخدا شده ی معضل برام
اصلا زن درستی نیس بگی اشکالی نداره