عزیزم منم 3 تا جادی دارم حالا برای من برعکسه فقط با من درد و دل میکنن و همه کارارو من انجام میدم براشون که بعضی وقتها خسته میشم احساس میکنم شدم کلفتشون همون بهتر که باهات کاری نداشته باشن عزیزم اون 3 تا جاری دیگم فقط میان میخورن
اشکالی نداره غصه نخور خب تو هم برو تو جمعشون سعی کن یکم صمیمی بشی باهاشون با جاریت حرف بزن و توهم یک ...
وقتی منو اصلا مخاطب نمی گیرن والا من میخوام اصلا آدم گوشه گیری نیستم خیلی هم شوخم و شاد ولی اینا همش پچ پچ می کنند و همش می گن فلانی (جاریم)اینو ببین قشنگه یا بیا بریم فلان کافی شاپ یا....
من که اصلا نمی خوام باهاشون باشم خوش باشن ولی وقتی تو جمعشون منو اضافی میبینن اعصابم خورد میشه
ب درک برات مهم نباشه همیشه لبخند بزن این لبخند کشنده است براشون ی جوری وانمود کن ک اصلا برات مهم نیست خودشون کم کم جذبت میشن ...فقط شاد باش اگه تو خودت باشی هیچکی دوس نداره باهات حرف بزنه
نه به خدا تا حالا هیچی نبوده که ازشون بگم به شوهرم هم اگه گفتم چیز خاصی نبوده و اونم اصلا نمیره بگه مطمئنم .عروس دیگه ای رو انتخاب نکرده بودم من اولین جایی بوده که اومدن خواستگاری و خود مادر شوهر پدر شوهرم منو انتخاب کردن آخه پدر شوهرم با پایین دوست بودن
حتی به خانواده جاریم هم خیلی اهمیت میدن ولی خانواده من نه خانواده جاریم اگه بیان خونشون ظروف مهمونی براشون میارن و حتما میوه و شیرینی و ... می گیرن خیلی هم احترام میذارن ولی خانواده من که میان همون ظروفی که خودشون استفاده می کنم میارن و هر چی داشته باشن حتی میوه نداشته باشن نمی گیرن منم حرصم می گیره ازشون نمی گذرم خدا جوابشون رو بده