چند ساله کارم شده به سیسمونی مغازه ها نگاه کردن وتصورکردن نی نیم توی لباس خیلی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که باردار یا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تمام موهای سرم سفید شده فکر میکنم اگه یه روز بچه دار بشم حتما تا موقعه عروسیش مردم عمرم کفاف نمیده تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چند ساله کارم شده به سیسمونی مغازه ها نگاه کردن وتصورکردن نی نیم توی لباس خیلی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که باردار یا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تمام موهای سرم سفید شده فکر میکنم اگه یه روز بچه دار بشم حتما تا موقعه عروسیش مردم عمرم کفاف نمیده تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن
منم خیلی دوست دارم تازه سه قلوام دوست دارم همشم پسر باشه😁
شازده کوچولو با ادب پرسید: بیوطنها کجا هستند؟گل گفت: بیوطنها؟ خدا میداند که کجا میشود پیدایشان کرد. باد این ور و آن ور میبردشان. نه اینکه ریشه ندارند؛ بیریشگی، حسابی اسباب دردسرشان شده...(شازده کوچولو، آنتوان دوسنت اگزوپری.ترجمه و اقتباس کنتـ مونت کریستو)
خوشش بحالتون.من دلم دوقلو میخواد ولی چندان امیدی ندارم چون تو فامیل هیچکدوممون سابقه دوقلوزایی نیست. ...
مرسی ارث خیلی شرطه
چند ساله کارم شده به سیسمونی مغازه ها نگاه کردن وتصورکردن نی نیم توی لباس خیلی وقتا کنار مغازه سیسمونی می ایستم شروع میکنم به رویاپردازی بااشک چشام ازکنار ویترینش ردمیشم باخودم میگم چقد خسته شدم ازحرف مردم ازاسم نازایی ازاینکه محرومم ازمادرشدن ازاینکه همه بانگاه ترحم نگاهم میکنن خسته ازمطب دکترا مراکز ناباروری واقعا خسته شدم هرمادری می بینم که باردار یا بچه بغل یهو چشام ناخواسته پرحسرت میشه تمام موهای سرم سفید شده فکر میکنم اگه یه روز بچه دار بشم حتما تا موقعه عروسیش مردم عمرم کفاف نمیده تومادرنی نی سایتی که امروز مثل من دردمیکشی برام دعاکن تومادرنی نی سایتی که الان یاتوشکمت نی نی یاتوبغلت واسه من وهمه دوستای منتظرم دعا کن
من دوقلو دختر دارم.اره بارداری پرخطر محسوب میشه سختی زیاد داره بارداریش من سه بار بستری شدم تو دوران بارداریم..ولی خداروشکر بخیر گذشت بعدم ک ب دنیا میان سختیای خودشو داره.