مثلا خواهرم از شهرستان اومده یک کلمه نگفت تو هم بیا اینجا خواهرم زنگ زد بیا توهم من نرفتم خیلی ناراحت شدم بعد بهم زنگ زده غروب خواهرتو دعوت میکنی گفتم معلوم نیست دوستداره مهمون از شهرستان میاد من دعوتشون کنم منم خدایش دعوت میکنم حتی دو وعده
حالا از غروب چشم انتظارم بهم زنگ بزنه بگه چرا نیومدی انگار نه انگار
شوهرم هی میگه نمیری خونه مادرت فردا ناهار برو ولی نمیدونه دلم خونه😔
دلم میخاد برم اونجا دور هم ولی انگاری خودمو کوچیک کردم