تو تاپیک قبلی گفتم شوهرم بهم خیانت کرده و همیشه حاشا کرده با اینکه همه چی کاملا نشون میده خیانت کرده
آخرین بارم که همین ماه پیش بود دستش روشد...حال روحی خوبی ندارم...امروز زنگ زدم بهش گفتم گفت حاضرم رو قرآن دست بزارم قسم بخورم خیانت نکردم و امشب میام دست رو قرآن میزارم
مگه تو هنوز قانع نشدی گفتم نه اون پیامک پس چی بود؟گفت گفتم که من اونو ندادم دست دوستم بوده گوشی اونموقع وقتی باطری گوشی رو هم دربیاری تاریخش تغییر میکنه
گفتم الان اون گوشی تو کشوئه امشب اومدی باطریشو دربیاریم ببینیم وقتی باطری درمیاد تاریخ پیاماش تغییر میکنه یا نه که یدفعه قاطی کرد که نه تو اعتماد نداری میگم قسم میخورم حرف گوشی رو پیش میکشی(کاملا جا زد و قط،کرد)
بعد من رفتم گوشی رو برداشتم باطریشو درآوردم و از اول زدم دیدم ساعت و تاریخ تغییر میکنه ولی نه تاریخ پیاما و تماس های ثبت شده...دیگه مطمعن شدم خیانت کرده و اینکه دست میخواد رو قرآن بزاره بخاطر اینه اعتقاد نداره
تصمیم گرفتم قرآن خدا رو بی حرمت نکنم وقتی واقعیت رو میدونم و قراره روش قسم دروغ خورده شه
خیلی از ظهر تا الان برای دل خودم گریه کردم خیلی قلبم شکسته س
کاش شرایط طلاق رو داشتم و جدا میشدم
بنظرتون تصمیم درستی گرفتم که قرآن رو نیارم وسط؟