با دلداری همسرم
با صحبت در مورد علل احتمالیش با همسرم
با القای اینکه خواست خدا بوده
شاید بیماریی داشته که حکم به نبودنش رده خدای حکیم
با توجه به اینکه خدا صلاح ما رو بهتر میدونه
با اینکه همسرم همون دو ماه اول اینقدر دلداریم داد که کاملا پذیرفتم این قضیه را
ولی هنوز بعد یک سال گاهی میگم نکنه به خاطر فلان کارم بوده، مدتی بهش فکر میکنم و بعد دوباره خودمو دلداری میدم
شاید با گذشت زمان کمرنگ بشه ولی فراموش نمیشه