عب نداره خانومی میگذره...این دسته گلیِ ک همه ب آب میدن البته ب شیوه های مختلف
مثلا خودِ من،خواهرم تازه ازدواج کرده بود مادر شوهرش اومده بود خونمون مهمونی(اینم بگم نسبت فامیلی ام داریم،،زندایی مامانمه)
یادم نیس داشتم چیکار میکردم ولی سرگرم ی چیزی بودم مامانم صدام زد بیا کتری و پر کن بزار رو اجاق،منم 15سالم بیشتر نبود،اکثرن وقتی کتری آبش جوش میومد میزاشتیم رو بخاری ک گرم بمونه،منم مث خنگول خانوما همین ک اب سرد و پر کردم کتری و گزاشتم رو بخاری،بعد بیس دیقه مامانم گف بیا چایی دم کن،واااای چشمتون روز بد نبینه با اب سرد چایی دم کرده بودم،چون رو بخاری ک کتری گرم نمیشه ،همونجوری ام ریختم و بردم گذاشتم جلو مهمون...هنوزم ک هنوزه میگن و میخندن...خاطره میشه سخت نگیر