با عرض معذرت که مزاحم شدم ،
در همسایگی ما خانواده ای هستند که پدر خانواده جانباز اعصاب بود و در جنگ دچار مشکلات شدید عصبی شده بود. وقتی حالش بد می شد بعضا با چاقو با اطرافیان و خانواده درگیر می شد. نهایتا او را با اسایشگاه منتقل کردند. این افراد خودشان بیش از دیگران دچار عذاب و ازار می شوند. ایشان پس از چندی از عوارض بیماری فوت کرد ، چندی بعد تر هم دختر 7 ساله شان بخاطر عوارض قرص ها و... پدرش سرطان پوست گرفت و ایشان هم فوت شد. من همیشه دلم برای مادرشان و 2 فرزند دختر و پسرش که هیچ یک ازدواج هم نکرده اند می سوخت. امروز از مادرم شنیدم که مادر خانواده هم فوت شد . در زندگی بجز درگذشت مادر بزرگم اینقدر از درگذشت کسی غمگین نشده بودم . اگر توانستید ذکر و قران و صدقه ای برایش دریغ نکنید. ممنون.