من یه بار گفدم ولی خواهر شوهرمو بچه هاش با چکمه میرن دسشویی 😐 با دمپایی برن خواهر شوهرم میکشدشون
دوس دارم خوب باشم و از زندگی لذت ببرم چون هزاران هزار آدم الان توی برزخ دارن به خدا التماس میکنن تا ثانیه ای به دنیا برشون گردونه ... دارم برای خوب بودن و خوب دیدن و بخشیدن تلاش میکنم
الان از توالت اومدم نشستم باز برم دستشویی بیام بخابم اگر برم توالت و بیام حتی گوشیم و نگاه کنم مثانم میگه قبول نیست از اول😑😑
زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه...پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا. یدونه صلوات مهمونم میکنی🌷🌷