سلام دوستان
من ۸ ساله ازدواج کردم یه پسر ۵ ساله دارم
از اول ازدواجم هم کار میکردم هر چی هم کار کردم نه طلا خریدم نه خرج قر و فر کردم و نه هیچ چیز خاصی واسه خودم همه رو اوردم تو زندگی ماشین و خونه ای که الان داریم نصف پول هر کدوم رو دادم و الان سه دنگ از هر کدوم به نامم هست
همه خرج و هزینه های خودم و حداقل نصف هزینه های بچه و زندگی رو هم دادم شوهرم تو این ۸ سال یه جوراب هم برا من نخریده نه مسافرت خاصی رفتیم نه کادویی ...
خودم و شوهرم کارمندیم
یه مدت هست شوهرم شرکت زده و وضع مالیش خوب شده طوری که چندین برابر من درامد داره
من بهش میگم حالا که تو اوضاعت بهتره من کارمو کم کنم دو روز تو هفته ش کنم و اینقدر فشار روم نباشه کار من ساعت کاریش زیاده ۶ صبح میرم تا ۶ عصر میرسم خونه میگه اگه میخوای نری کلا نرو خونه و ماشینتو خریدی حالا میگی نمیخوام یرم
منم دوست ندارم کارمو از دست بدم چون براش خیلی زحمت کشیدم
یه ماشین خارجی داریم که من نصف پولشو دادم و سه دنگش به اسم منه همسرم میخواد بفروشه و یخورده بذاره روش و به اسم خودش یه ماشین بخره منم میگم سهم منو بده منم برا خودم ماشین بخرم نمیده همش دعوا و ناراحتی
میگه تو از پیشرفت من چرا خوشحال نمیشی میگم خوب حق منو داری ازم میگیری
همسرم هیچ رابطه عاطفی هم با من نداره اصلا نه بغلی نه ابراز علاقه ای
رابطه ج هم که هیچ همسرم مشکل نعوظ داره ماهی یه بار اونم با کلی دردسر و منم خیلی از این قضیه اذیت میشم اصلا انگار نیاز ج نداره برعکس من
دکتر نمیره مشاوره هم نمیاد
میگه مشکل من روحی هست که بخاطر دعواست که اونم تقصیر تو هست
واقعا نمیدونم باید چیکار کنم