مامانم افسردس و واقعا تحملش سخته نمیدونم چیکار کنم چند هفتس برا زایمان اومدم شهر خودمون خون به جیگرم شده با شکم گنده از دستشویی بگیر تا کلیدبرق خونه رو تمیز کردم باز الان بازار شامه بدون دمبایی میره دستشویی دستشم نمیشوره حتی فقط ناهار 2 بشقاب شام 2 بشقاب برنج میخوره به من میگه بیا جمع کن خودش همونجا میخابه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
از امروز شــــــــــــروع شد عهدی که با خودم بستم. نمازمـــــــو اول وقت میخونم😍غیبت ممنوع😠سالم میخورم😍به خودم وزندگیم میرسم💜این تیکرم تا وقتیه که اینکارا عادتم بشه 💜💜💜💜💜
وزنش خیلی بالاست بهش میگم مامان اینجوری مریض میشی میگه تو خودتگشنه ای نداری بخوری به من میگی نخور...جلو شوهرم ابرومو برده میوه رو با یه کیلو گرد وخاک روش میاره میزاره جلوش یا 2 سال قبل یه کیلو میوه خریده میگه فلانی یادته براتون میوه خریده بودم چقدر بول ریختم شکم مردم کلا انگار اصلا بد و خوبو تشخیص نمیده اصلا هر حرفی رو میزنه