2726
عنوان

چقدر بعضیها مریضن😒

301 بازدید | 8 پست

دو تایپک قبلی بهتون گفته بودم ک با یکی تازه اشنا شدم و اینا خواستین برید اول اونارو بخونید

من وقتی اونو دیدم نمیشناختمش و اونم منو نمیشناخت فقط بهم نگا میکرد منم وقتی سرمو میگرفتم بالا چشم تو چشم میشدیم من زود نگاهمو میکشیدم ازش و به یه جایه دیگه نگاه میکردم متوجه میشدم ک داره نگام میکنه

بعد اون فردایه اون روز تصادفی یه جایه دیگه روبه رو شدیم و دوتامونم تعجب کرده بودیم ک این موقع بیشتر افرادی ک اطراف بودن فکر کردن ما باهم نسبتی داریم و من بهش گفتم ک بیاد 

درحالی ک چنین نبود و کاملا تصادفی بود ک فردایه اون روزم من و اون همدیگرو اینستا پیدا کردیم با اطلاعاتی ک من از بچه ها گرفتم شناختم کیه این وسط یه چیزی هم دونستم ک یکی از هم کلاسی هام ک الان سه ساله باهاش هم کلاسم و از اولین روزی ک هم کلاس شدیم باهم حرف نمیزدیم وقتی هم میزدیم زود میکشید به دعوا اصلا انرژی هامون جور نبوده از اون اول و هیچ مشکلی هم نداشتیم باهم فقط اینجوری بوده تا امسال ک معلوم میشه چرا ما انرژی هامون جور نمیومد


#ادامه 

منم سنگ نیستم فقط یه عده از آدمهایی اومدن تو زندگیم ک همه احساساتمو کشتن و دیگه نسبت به کسی احساس خوبی ندارم 💔

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

ک من فهمیدم همین دختره از اون پسری ک من تازه باهاش اشنا شدم خوشش میاد و اونو میخواسته ولی پسره اونو نمیخواست و این دختره با اینکه میگه اونو میخوام با چن نفرم حرف زده رفته قرار و اینا و ماشالله همه رو هم میخواد میتونم اینو بگم دختره خیلی تنوع طلبه 

بعد من و اون پسری ک حرف زدیم و باهم اشنا شدیم اینا من حتی این دختره رو ازش پرسیدم اونم بهم گف ک اره ولی بزار برات از اول توضیح بدم 
دختره با یکی دوست بوده 
من و دوستم یه روز ک داشتیم میرفتیم بیرون سه تا دختر دیدیم ک جلو یه دری نشستند و حرف میزنند ماهم بی اعتنا رد شدیم 
این پسره تو یه جایی ک کار میکرد لایو میگرف از جنساشون برا مشتری ها ک تو همین مواقع این دختره هم اومده لایو به پسره گفته ک تو محله ما چیکار میکردی پسره هم گفته ک مگه محله شما کجاست اونم بفرض اسم محلشون نور بوده و پسره کلا اون محله نرفته تا الان 
به دختره گفته ک اشتباه گرفتی من اون نیستم و اینا بعد دختره میومد دایرکت پسره (جایی ک خصوصی حرف میزنن تو اینستا)  و پسره کلا نه جوابش داده و نه چیزی تا اینکه یه روز هم دوباره پسره لایو گرفته و دختره باز اومده لایو و گفته ک چرا جوابم نمیدی کارت دارم مهمه و اینا پسره هم گفته ک من با اونایی ک نمیشناسم حرف نمیزنم و لزومی نمیبینم باهاتون حرف بزنم ک با اصرار زیاد دختره 
پسره هم بلاخره جوابش داده تو این موقع ها دختره با یکی دوست بوده مثلا علی و حتی پروفایلش و پستایه اینستاش عاشقانه بود برا علی و حتی بیوش نوشته بود ک این رلم علی هست با این حال با این پسره خواسته حرف بزنه خیانتکار

 بعدش پسره بهش گفته تو که رل داری چرا اومدی دایرکت من ک دختره بهش گفته من ازت خوشم اومده و ییا باهم دوست شیم و اینا ک بخاطر اوضاع کاریش پسره مجبور شد بره تهران یه ماه 
ک وقتی تو راه بوده نصف شبی ساعت3:30 دختره به پسره زنگ زده بهش گفته دلم برات تنگ شده حس میکنم ازم دور شدی و خواستم صداتو بشنوم اینجاها علی هم دوس پسرشه 
بعدش همش به پسره زنگ میزده و اینا تا اینکه پسره برگشت به شهرش اون شخصی ک قبلا باهاش دوست بوده همان علی اومده سراغ پسره بهش گفته ک این دختر خرابه من اینو اینور بردم اونور بردم خونمون اومده حتی عکس داشتن باهم ک به پسره نشون داده دیگه نگم چجور عکسی شما حدس بزنید ک بعدش پسره زنگ زده به دختره هرچی از دهنش اومده به دختره گفته فحشش داده و دختره هم همش گریه میکرده و میگف تورو میخوام
و دیگه باهاش حرف نزده و اینا ک بعد این مسئله هرچن دختره میگف این پسره رو میخواد ولی رفته با یه عالمه ادم دوست شده همه جا رفته اصلا کجا مونده ک با کسی نره اونجا دیگه میفهمید چجور دختریه الانم با چن نفر دوسته ولی میگه این پسره رو میخوام دوسش دارم و خواهم داشت شعارش اینه کثافته


#ادامه

منم سنگ نیستم فقط یه عده از آدمهایی اومدن تو زندگیم ک همه احساساتمو کشتن و دیگه نسبت به کسی احساس خوبی ندارم 💔

حالا من و این پسره باهم حرف زدیم بهم گف ک ازت خوشم اومده و اینا حتی به مادر خواهر و پدرش هم گفته و به خواهرش منو نشون داده منم ازش خوشم اومده و ما حرف میزنیم باهم و مشکلی نداریم 

حالا اون دختره هم من و پسره رو میدونه به همه میگه ک سارا دوس پسرمو ازم گرف مارو جدا کرد ما همدیگه رو خیلی میخواستیم 😳 همه هم بهش باور میکنن و من شدم دختره بد این ماجرا من این وسط هیچ گناهی نکردم چون
اینا ن رابطه داشتن ک من بهم بزنم
ن دوطرفه بود دوس داشتنشون
و ن جدی 
اصلا با این دختره میشه نسبت جدی داشت؟! 
من از پسره هم پرسیدم اگه دوسش داری حس میکنی رابطه من و تو اشتباهه پشیمونی با من اشنا شدی بهم بگو
اونم گفته ک من تورو میخوام اون از حسودیش نمیدونه چیکار کنه ولش کن هرکاری میخواد بکنه منم بلدم چجوری بازی کنم با ابروش 
الان جوری شده ک مدرسه همه منو نگا میکنن میگن عع فلانی دوست فلانیه به هم کلاسیش خیانت کرده
درحالی ک اینجوری نیست خیانتو من نکردم اون کرده 
اون ماجرارو به نفعش تعریف میکنه
اسم منو بد کرده
و من هرچن تو مدرسه بی تفاوتم نسبت به اینها ولی رفتم با مدیرمون حرف زدم ک فلانی میره پشتم یه چیزایی میگه ک اصلا اونجوری ک میگه نیست و من اذیت میشم از نگاه های معنادار بچه ها من این وسط هیچ اشتباهی نکردم ک منو بد معرفی میکنه اشتباهارو اون کرده ک من بخوام به همه بگم مجبوره از این شهر بره ابروش میره و من اون نیستم بخوام اینجوری کنم اون مسئله شخصی منه بی جا میکنه بره به همه بگه دخالت کردنش به اون نمونده اگه به بازیه منم میتونم با ابروش بازی کنم !
مدیرمم گف اون جواب تورو بده جواب منو بده چجوری میخواد جواب خدارو بده من باهاش حرف میزنم
افرین ک تو مث اون نکردی نبایدم بکنی 

انقدر حرصم میگیره اینایی ک از هر کثافت کاری دراومدن و انقد خودشونو پااااک و معصوم نشون میدن انگار بازیگرن 
و منی ک اشتباهی نکردم شدم ادم بده 

حالا منم برم همه گند کاریاشو به این و اون بگم؟؟ 
چ فرقی بین من و اون میمونه؟؟ 
من نمیتونم انگار بگم
من ارزش قائلم برات نفهم

من با هرکی حرف میزنم تو کلاس و مدرسه بعد میام اینور میره میگه چی گف میدونی چی حرف میزنن کجا میرن
اوناهم میگن به ما چیزی نگفته 
مونده تو کفففف
نمیدونه چیکار کنه خرابه
بعد میاد کلاس میگه نمیتونن منو تحمل کنن😐
من نمیتونم تورو تحمل کنم یا تو مارو😐
چقد بدبخته

😏😏

منم سنگ نیستم فقط یه عده از آدمهایی اومدن تو زندگیم ک همه احساساتمو کشتن و دیگه نسبت به کسی احساس خوبی ندارم 💔
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730