امروز با شوهرم رفتم دکتر ،برای کمر دردش، جلسه دومش بود، متوجه شدم ک دکتر بهش داروی خارجی داد ولی چون گرون بود نخرید، استخرم باید هفته ای سه بار میرفت ولی ماهی سه بار رفت.، خیلی اسرار کرد ک تنها دکتر بره ولی بزور رفتم باهاش،. الان ک میبنم تو این ماه چقدر پول لباس و لوازم آرایش ،و ،،...... دادم ولی عزیز دلم بخاطر بی پولی نرفته داروهاشو بگیره دلم میخواد بمیرم.،
رفتم تو اتاق کلی گریه کردم ، اومد بهم گفت تموم زدگیم برای توئه.، انگار چنگ زد ب قلبم،.چقدر بی فکر بودم، درد کمرو تحمل کرد تا ب من سختی نده،. .چقدر بدم، چقدر بی انصافم. چقدر سنگدلم من