سلام دوستای مهربون
امروز همسرم قرار بود یه مسافرت یه روزه بره. دیشب هی گفت من صبح زود میرم، تو برو شب خونه مامانت اینا بمون. منم گفتم نهههه مامانم از ۹ صبح صدای قابلمه هاش در میاد نمیذاره بخوابم.(مامان شمام اینجوریه عایا؟)
بعد من گفته بودم تا ظهر میخوام بخوابم. همیرجان ساعت ۴ صبح رفت. منم بیدار شدم و به سختی خوابم برد. ساعت ۹ خواهرم زنگ زد بیدارم کرد! منم عصبااااااانی!
تلفن رو که قطع کردم سیمشو کشیدم. گوشیمو سایلنت کردم. دیدم همسرم پیام داده رسیدم جوابشو دادم خوابیدم
چشمتون روز بد نبینه! یهو ساعت ۱۱.۵ دیدم زنگ خونه رو میزنن! خواهرم هراسون پاشده اومده میگه شوهرت کشت ما رو انقدر زنگ زده گفته از صبا خبر ندارید؟ چرا نه خونه رو جواب میده میده نه گوشی رو؟ تاحالا سابقه نداشته اینجوری بشه. برید دم خونه ببینید سالمه؟
خواهرم تا منو دید گفت ای خواب به خواب برییییییی! اون بیچاره سکته کرده. نگاه کردم دیدم ۱۴ بار به گوشیم زنگ زده. احتمالا ۲۰۰ بار هم به خونه😂😂😂😂
اونقدری که از حانب مادر و خواهرم سرزنش شدم شوهرم بیچاره چیزی نگفت. الهی بمیرم سکته کرد!