سلام بچه ها.مشکل من اینه که شوهرم چند وقتیه کاهل نماز شده.اوایل ازدواج نمازشو میخوند ولی خییلی کم پیش میومد نماز قضا داشته باشه.ولی یه چیزی که بوده و هست من همیشه بهش میگفتم نمازتو خوندی؟داره دیر میشه!زودتر بخون!یعنی مدام بهش میگفتم.بعد دیگه یه مدت پیش خودم گفتم آخه من تا کی باید بهش بگم که نماز بخون؟؟خودش باید بدونه.یعنی قراره تا آخر عمر همش من بهش بگم.الان یه هفتس تصمیم گرفتم دیگه اصلا بهش نگم ولی به جاش خودم نمازامو اول وقت بخونم و از خدا خاستم عوضش اونم خوب بشه کاهل نمازیش.بعد توی این ۱۰ روزی که اصلا هیچی بهش نگفتم خیلی نماز قضاهاش بیشتر شدن.ولی من اصلا هیچی بهش نگفتم و حتی باهاش بد اخلاقم نشدم.تازه خیلی اخلاقم از قبل بهتر بوده باهاش توی این ۱۰ روز.بعد الان احساس میکنم اگه بهش نگم دیگه خیلی بدتر میشه.الان میخام باهاش حرف بزنم راجع بش ولی نمیدونم چی بهش بگم.دوست دارم خیلی قشنگ و آروم و منطقی باشه ولی نمیدونم چطور؟اصلا بهش بگم من توی این چند روز حواسم بهت بوده که نمازتو نخوندی درست؟؟یا نگم؟؟نمیدونم چکار کنم.لطفا نگید که ولش کن و اینا چون برام مهمه واقعا.اونایی که نماز خونن درک میکنن.توروخدا هرکی میدونه راهشو؛ راهنمایی کنه.تا آخر عمر دعاگوتونم.
کسی نیست؟؟
سلام، به نظر خودت علتش چيه
😑😑😑حالا بخونه یا نه ب حال شما چ‌فرقی داره اخه هرکسیو ت قبر خودش میزارن والا فکر کنم اونقدر عاقل و بالغ هس ک بدونه باید بخونه یا نه شما هم خیلی حساسی
عزیزم اومدم راهکار بدم یادم اومد یکی میره پیش یکی میکه خانمم زیاد خرما میخوره بیا نصیحتش کن میگه امروز نمیام فردا میام
فردا میره نصیحتش میکنه مرده میپرسه دیروز چرا نیومدی میگه چون دیروز خودم خرما خورده بودم
یه چیزی تو این مایه ها بود دقیق یادم نیست
حالا من اومدم نظر بدم دیدم خودم نماز نمیخونم نظر دادنم چیه 😕
عزیزن خودت که گفتی برو بهش بگو تنبلی نکن
اینو خدا باید بگه
ازت پرسید نماز بخونم خوبه یا نه؟ ازت خواسته نصیحت کنی؟
پس تمومه
بچه ها گفتم که اولش برام مهمه شریک زندگیم بخونه
بچه ها توروخدا اگه کسی میدونه بگه
سلام عزیزم شوهرمن هم نمازشو به موقع اکثرا می خوند
ولی یه مدت کاملا گذاشت کنار.دلیلشو نگم بهتره.بخاطر دزدی وفساد ورانت خواری بعضی که نماز می خونن وهمه می دونیم.ازش خواهش کردم .هی منو توجیح می کرد.
یه مدت قسمش دادم جون بچه ها.گفتم خدا شاهد عشق ما بود پس چرا نمازتو ول کردی .
خلاصه تااینکه خودش تویه مدت بی هدف و بی انگیزه شده بود زندگیمون رنگی نداشت.منیورم رنگ عشق وامید به خداست.باهاش دوباره حرفیدم.گفتم ببین اواین مدت چقدر بی انگیزه ای.من هم همون همسر قدیمیمو می خوام که نمازشو به موقع می خوند.تو دیگه واسم خیلی غریبه ای .ولی این کارت خیلی تو زندگی ما وبچه هاتاثیر می زاره.خدا یه جوری نی رنه پس سرت که نفهمی از کجا خو ردی.خلاصه خداروشکر گوش شیطون کر.دیگه خودش نمازشو می خونه.وتاثیر شو هم داریم می بینیم
ارسال نظر شما
