کسی هست این حوالی بیاد راهنمایی کنه

سلام....چند شب پیش بابام اینا برام عیدونه و یلدایی آوردن من تازه عروسم و سال اول زندگیمه ناگفته نماند که باشوهرم کلی مشکل داشتم و دارم.....خلاصه بابام اینا 700 هزارتومن پول به اضافه کلی میوه و خوراکی و شیرینی و ترشی و مربا و کدو و هندونه و هرچی که از خوراکی فکرشو کنید آوردن......میوه ها زیاد بودن من ازشون به مادرشوهرم دادم دو بشقاب پر کردم از انواع میوه ها براش گذاشتم.....فقط چون نارگیل هم برام آورده بودن خانوادم.....اونو نگه داشتم برای خودمو شوهرم....دیگه دیروز غروب نارگیل و اول شیرشو خالی کردم بعدم شکستمش وقتی شوهرم از سرکار اومد از شیرش دادم به شوهرم که بخوره.....گفت خودت خوردی گفتم آره من خوردم این لیوانم برا تو گذاشتم........بخدا قسم یه قطره ازش خورد گفت بقیشم میدم به مامانم.....بعدش گذاشتش در یخچال.....بعد از شام قرار بود بریم خونه برادرشوهرم بهشون سر بزنیم...دیدم شوهرم اون لیوان شبرنارگیل یادش رفته....گفتم بهترررررر.....بعد از شب نشینی که اومدیم خونه خودمون رفتم دریخچالو خودم خوردمش.....یهو شوهرم اومد گفت شیرنارگیله کو میخام ببرم بدم مامانم.....!!!!!!!گفتم ریختمش فکرکردم خوشت نیومده.....یهو دعوامون شد....گفت تو بد ذاتی...و کلی فحشم داد.....گفت فردا هرچی بابات اینا برات آوردن باید بندازی دور.....خلاصه...کلی بگو مگو کردیم......ناگفته نماند مادرش و من براش غذای شام و ناهارشو میفرستم.....نون خونه اشم با میوه و خوراکیشم ما میدیم بهش.....به غیر شوهرمن 4 تا برادرشوهر دیگم دارم که هیچکدوم زن و بچه اشونو ول نمیکنن...شوهرمن شده دهقان فداکار....دکتر میبرش خرید و اینام که بماند.......حالا سر یه لیوان شیر نارگیل که بهش نتونسته بده خودشو جر داد....شما جای من بودین چیکار میکردین....ناگفته نماند من یکبار تا پای طلاقم رفتم....الان 8 ماهه ازدواج کردم یک ریز دعوا و بحث بوده