سلام عزیزانم
تعهد دارم که یک تجربه را با شما در میان بگذارم:
سه چهار ماه پیش من باردار بودم. ماه هشت بارداری...چند تا دونه تو راه واژن شبیه گل کلم زد...دکترم گفت زگیل تناسلیه...باورم نشد چون من زندگی جنسی سالمی داشتم. رفتم پیش پنج دکتر دیگه ...دکتر پوست هم رفتم ...همه متفق القول تشخیص شون زگیل بود. دو تا از دکتر ها گفتند از همین حالا درمان را شروع کن و بیا مطب تا برات فریز کنم و ...
من خیلی خیلی حالم بد شده بود. اولش خیلی خودم را باختم؛ دنیا برام به انتها رسید و سیاه شد
. ولی بعد شروع کردم انرژی مثبت بفرستم...
کتاب اسکاول شین را خوندم ...
کلی نذر کردم..و با خدای خودم عهد بستم .
به فقرا کمک می کردم و می گفتم برام دعا کنید بیماریم خوب بشه...
متوسل به سید الشهداء شدم
و دستورات طب سنتی را هم بعد از زایمانم اجرا کردم...خوردن سکنجبین و دوسین از دستورات طب سنتی بود...
و ....