2726
عنوان

از خونه زدم بیرون دارم میرم از این خونه

| مشاهده متن کامل بحث + 72272 بازدید | 543 پست

ببین من وقتی ک همسن تو بودم (الان۲۲سالمه)

تو خونه بابام اذیت بودم.و ی عاشق پیشه هم داشتم ک وااااقعا عاشق بودا حتی ی بار بخاطرم خودکشی کرد افتاد بیمارستان و ماهی ی بار با کس وکارش میومدن خواستگاریم(یعنی کامل عشقش بهم ثابت شده بود و واسه هوس نبود)ولی خانوادم قبول نمیکردن باهم ازدواج کنیم

ازطرفیم تحت فشاربودم خونه بابام.ن پول تو جیبی خوبی ن آزادی ن چیزی

اونم گفت بیا فرارکنیم یا بیا بریم ی جایی


ولی تحمل کردم شرایط سختو و نرفتم.هم از اتفاقای بدی ک قراربود برام بیفته میترسیدم هم ابروریزی

خداروشکر تحمل کردمو نرفتم

بعدش ی خواستگار خوب برام اومد با آبرو ازدواج کردم(باورکن جهازم بهم ندادن )ولی من بهترین ازدواجو کردم و خداروشکر الان اززندگیم راضیم

بعد از ۴سال ب سختی باردار شدم خواهههههش میکنم واسه نینیم ی صلوات بفرستین 🙏🙏


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خوشحالم ک موفق شدی


مرسییی

ببین جوری چیدم که کلاااا بیرون بودم دانشگاه سر کار کلاس توو خونه هم یه هددفون و در حال کار

مطمعن باش شرایط منم راحت نبود اصلاااااااااا اصلااا اصلاااا ولی به این نتیجه رسیدم که کسی که سختی و میده واقعا تحملشم میده فقط باید راهش و پیدا کنی

اصلا به هیچ عنوان قصد نصیحت ندارم اما این راهش نیست هیچوقت پاک کردن صورت مسئله راه درستی نیست وایسادن و حل کردنشه که درسته بازم میگم حتی یه درصد حرفای من و نزار پای نصیحت چون تجربه کردم حسی که داری فقط تجربم و میگم

روز های اینده قطعا بهترین روز ها هستند  ...... کاربر جدید نیسم کاربری قبلیم و ترکوندن
عزیزم این کاررونکن بدترین تصمیمه

کردم ک دیگه

منم سنگ نیستم فقط یه عده از آدمهایی اومدن تو زندگیم ک همه احساساتمو کشتن و دیگه نسبت به کسی احساس خوبی ندارم 💔
2728
کردم ک دیگه

دوباره برگرد خونه 

هیچ جاامن ترازخونه نیست حتی اگه شرایطش قابل تحمل نیست وسخته 

سعی کن توزندگیت صبورباشی وفقط تلاشت رسیدن به هدفهات باشه بدون توقع ازکسی

برای سلامتی دخترم دعاکنید
ببین من وقتی ک همسن تو بودم (الان۲۲سالمه) تو خونه بابام اذیت بودم.و ی عاشق پیشه هم داشتم ک وااااقعا ...

خوبه خوشحالم خوشبختی

ولی من با پسری فرار نکردم ک

منم سنگ نیستم فقط یه عده از آدمهایی اومدن تو زندگیم ک همه احساساتمو کشتن و دیگه نسبت به کسی احساس خوبی ندارم 💔
مرسییی ببین جوزی چیدم که کلاااا بیرون بودم دانشگاه سر کار کلاس توو خونه هم یه هددفون و در حال کار ...

ممنونم بابت اظهار نظرت

منم سنگ نیستم فقط یه عده از آدمهایی اومدن تو زندگیم ک همه احساساتمو کشتن و دیگه نسبت به کسی احساس خوبی ندارم 💔
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730