عمم خيلي فضوله بينهايت ، تا وقتي نامزد نداشتم هي ز ميزد كه شوهر كن پير شدي و بهار دختر دو روزه ...از بس شر و ور گفتن هم من هي كور ميشم رو بدياي نامزدم واله
حالا خي ز ميزنه كي عروسي ميكني؟ طرف در نره يه وقت زود عروسي كن، طرف چه كارس ؟ چقدر داره؟ فضولييييي حالا به خودش روم نميشه با چه لحني به دختراش بگم ؟ چي بگم؟