اینکه دوس نداشت تو بفهمی به خودش مربوطه مگه خودت هر کار کنی میری جار بزنی و به بقیه بگی.دلش نمیخواس بدونی حق طبیعیشه زندگی خودش و تو نمیتونی ب دل بگیری.بعدش هیچ وقت از ناراحتی و غم دبگران خوشحال نشو و نگو آره نفرین من بود گرفت نخیر خدا نشسته اون بالا ببینه امثال من و شمایی ک سرتا سر وجودم پر کینه و خباثته بر اساس نظر ما چوب بزنه به زندگی طرف.خدا عادل و در کنار عدلش رحمان و رحیمه عزیزم.ببخشیدا ولی این ذات بد خودت رو نشون میده ک با از بین رفتن اون بچه قند تو ولت آب شه بگی چوب خدا بود.نه عزیز .کاش حداقل خودت رو جای اون دوستت میذاشتی و میدیدی از دست دادن بچه حتی اونی ک تو شکم هست چقدر درد آوره چقدر سخت و کمرشکنه برای ی زن.کاش چیزی به اسم انسانیت بین ماها بود ک خدا رو فقط متعلق به خواسته ها و آه و نفرینای خودمون نکنه.من اینجور گفتم چون حف رو کامل به دوستت میدم.برای منم خیلی پیش اومده ک کسی حامله شده بهم نگفته ولی این دلیل نمیشه ک با گرفتاریش شاد بشم ک آره نفرین من بودچوب خدا طرف من بود.در یک جمله انسانم آرزوست.