سلام بچه ها داداشم امروز زنگ زده بهم ..چن روزه مضطرب و نااااراحته حالا فهمیدم چی شده😕😕😕😕
دوسه سالی بایه دختر دوس بود همو میخاستن ماهم درجریان بودیم و خانواده اون....
خلاصه اخراش سردشده بودن ک دختره رفت و شوهر کرد چون برادرم شرایط ازدواج نداشت...
حالا بعد از دوسال ک عروسی کرده همممنش ب داداشم زنگ میزنه و میگه میخام طلاق بگیرم باتو باشم...شوهرم اله بله....
خسیسه و...این داداش دیونمم برداشته واسش پول ریخته کارتش..اینم بگم اون یه شهره دیگس..
حالا داداشم ب من زنگیده میگه این دوهفتس یسررره بمن زنگ میزنه مثه اینکه رفته خونه باباش قهر😐
😠😠
ای بابا
دختره ی عن
فشارم افتاد
وای ب داداشت بگو مواظب باشه بفهمن دهن اینو سرپیس میکنن خطشو عوض کنه جوابشم نده
وا
چه دختره ایه😐😐😐
به داداشت بگو ساده نباشه، دختره ازش بچاپه
عجب کار اشتباهی کرده
بشینید باهاش حرف بزنید
وااای
گیر داده پشتم باش تاطلاق بگیرم
وای نه
بگو این راهش نیست اینجوری دردسر درست میشه براش
تا دیر نشده جلوشو بگیرین.
دقیقن داداشِ دیوونت😶
ما اینموردو داشتیم عروسی کردن دوتا بچه چشم ابی دارن
پسره چشماش ابیه
