خانم خوشگلایی که حس میکنن زندگیشون سرد شده بیان یه لحظه

فداتتت عزیرم تمیدوارم اذیت نشه پسرت😍

ان شاا..تافرداخوب میشه.دخترمنم ظهرخوابیدخوب بودعصرکه بیدارشدنمیتونست پاش تکون بده دورازجونش مثل فلجاشده بودفقط گریه.شبم تب کرد.فردادم ظهرراه افتادولی لنگ میزدپاش ولی تا۳،۴روز تب داشت

کمپرسو مستقیم نزار اذیت بشه بزارش لایه پارچه هر دوساعت یک بار 

پروفن نده به بچه اصلاااا قطره پاراکید عااااااالیه آروم میشه طفلکی

😂😂

ممنون عزیزم ازنکاتی که گفتی حتما رعایت میکنم.ایشالا پسرت زود خوب بشه.اسم پسرت چیه؟

من حس کردم شوهرت خیلی خیلی شبیه شوهرمن بااین تفاوت که شوهرمن به من میگه توبرودکترتومشکل داری اگه توزبون درازی نکنی من اینجوری نمیشم😂😂حالازبون درازی من بیچاره چیه حرف حقی که اگه خوشایندش نباشه اسمش میشه زبون درازی تازه من حس میکنم شوهرمن بدترچون جونش ودخترم ولی زمان عصبانیت اگه دخترم اذیت کن اونم دعوامیکنه😢😒

مشکلمون همینه که بابام اصلا نمیتونه قاطع جوابشونو بده،انگار همش باید به اینا باج بده تا رفت و امد داسته باشن عادتشون داده.اصلا یه حرفای غیرمنطقی میزنن که ادم شاخ درمیاره.ده سال پیش خونسونو نزدبک دویست تومن بابام براشون خرید ،الان بعد ازده سال به بابام گفته ما اون دویست تومنو میدیم بهت توهم بقیه این باغو باید بدی به ما.هرچی بهش میگن خب اونموقع دویست بوده الان خونتون چن برابر ارزش داره بازم حرف خودسونو میزنن.بابام گفته خب من هرچی دارم درنهایت برای بچه هامه شماهاسروسامون گرفتین این پسرمم سروسامون بدم خیالم راحت بشه .جالبه به بابام گفته پس کی دیگه برای ما میشه دیگه واسه کی بدردمون میخوره؟بابام بیچاره خیلی غصش شده میگه اینا منتظرن من بمیرم ،دوووو. ازجوووونش.بعد همه این حرفا روعروسمون میگه ها،اما داداشمم موافقه.

مرسی فداتشم خوبی از خودته❤🌹

بخدا ما میخواستیم برای مهریه من ۵۵۰ سکه و سه دونگ خونه بگیریم پدر شوهرم با بابام دوست ۴۰ ساله ان گفت عروس بزرگم قشقرق به پا میکنه به خاطر من مثل اون مهریه بگیرید بابام گفت چشم

برادرشوهر بزرگم زمان جوونیش دست گذاشت روی زانوی مالی پدر شوهرم و بلند شد الان میلیاردره ولی دریغ از این که یه وقت به پدر شوهرم یه سر بزنه یا یه کادو و هدیه براشون بیارن

بخدا شوهرم اگه میخواست برای جشن مناسبت ها (جشن یلدایی و عید نوروز و ..) تو دوران عقد ، کادو بیارن خونه بابام ؛ همش می گفتن نکنه عروس بزرگ داستان درست کنه 

الان هم شوهرم میگه تو باغ بابام خونه بسازیم میگم نکن حرف و حدیث درست میشه

عزیزم جواب منم فرصت کردی بده،ممنون

بچه ها هستین؟

منم هوای خوب موخوام   

اره تو یه پارچه حالت کیسه  داره براش دوختم براهمین کمپرسش میذارم واقعا به شوهرم میگم بگیره براش ممنون

فداتم انشالله اسمش  کوروش

شوهرمن کلا مخالف هراسم دکتریه نهایتش همش میگه برو خونه بابات تاپیکای اخرم وضعیت الانمه کلا ولش کردم ب حال خودش اونم درطول روز نهایت یساعت خونه 

جاری بزرگ من هم فقط توقع داره و پدرشوهر مادرشوهرمو موقعی میخواد که کارشون داره

مامانش میخواست بره کربلا ؛ جاریم آنقدر پرروئه میگفت من عروس بزرگم باید سوغاتی بیشتر بیاره برام منم گفتم همش مال تو 

میخواست بیاد از سفر گفتم بیاین کمک کنید فرش هاش رو بدیم قالیشویی و خونش رو بشوریم مهمون میاد براش تمیز باشه ؛ جاریم گفت تو طبقه بالای اونایی ؛ به تو میرسه این کارا

منم گفتم موقع سوغاتی به تو میرسه و  عروس بزرگی ؛ موقع تمیز کاری و پول دادن که میشه به من میرسه اره؟؟ گفتم فکر نکن خیلی زرنگی عزیزم ولی من به خاطر شوهرم هم که باشه خونش رو میشورم و تمیز میکنم