2410
2553
عنوان

خانم خوشگلایی که حس میکنن زندگیشون سرد شده بیان یه لحظه

| مشاهده متن کامل بحث + 1313261 بازدید | 33784 پست

ببخشید دیر شد ولی الان میگم گل بوته جوون و‌دوستای‌عزیز‌نظر‌بدین

ما‌چند‌شب‌پیش‌خونه‌آبجیم‌دعوتبودیم‌منم‌از صبح‌با‌شوهرم‌هماهنگ‌کردم‌اونم‌قبول‌کرد‌شب‌ما‌حاضر‌شدیم‌خودشم‌همینطور‌و‌داشتیم‌میرفتیم‌بیرون‌من‌گفتم‌راستی‌عمشونم‌دعوتن‌

همینو‌که‌گفتم‌کلا‌برگشت‌تو‌خونه‌گفو‌نمیرم‌

هرکاریم‌کردم‌نشد‌که‌بریم‌اونارم‌بایه‌دروغ‌که‌پای‌آقا‌در‌رفته‌و.نمیتونه‌رانندگی‌کنه‌توجیح کردیم‌

جالبه‌که‌با‌عمم‌مشکلی‌هم‌نداره‌.فقط‌ناراحت‌شده که‌چرا‌اونام‌همزمان‌باما‌دعوتن‌.الانم‌من‌خودمو‌ناراحت‌نشون‌دادم‌ایشونم‌که‌کلاقهر‌کردن😒


خدایا‌مارو‌به‌زندگی‌چرکولکی‌قبلمون‌برگردون😫

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

ببخشید دیر شد ولی الان میگم گل بوته جوون و‌دوستای‌عزیز‌نظر‌بدین ما‌چند‌شب‌پیش‌خونه‌آبجیم‌دعوتبودیم‌ ...

چه ربطی داره صاحب خونه هر کسیو بخاد میتونه دعوت کنه ناراحتی نداره به نطر من 

کاش آدم ها فقط اجازه داشتند یه چهره داشته باشند... 
زنگ زدم بازم دعوامون شد بازم بهم فحش دادیم نتونستم گفتم خواهرتو ازکارت بیرون کن گفت نمیکنم بهش احتیا ...

عزیز دلم امیدوارم هر چی خیره برات پیش بیاد 

ولی راهی که میری درست نیست ، انشاالله بعدا پشیمون نشی از عواقب رفتارت

‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
2456
چه ربطی داره صاحب خونه هر کسیو بخاد میتونه دعوت کنه ناراحتی نداره به نطر من 

همین‌دیگه‌جالبه‌من‌ناراحت‌شدم‌از‌کارش‌اون‌قهر‌کرده

خدایا‌مارو‌به‌زندگی‌چرکولکی‌قبلمون‌برگردون😫

گلبوته جون دیروز یه دسته گل آب دادم یه بحثی پیش اومد باز نتونستم خودمو کنترل کنم دعوامون شد نمیدونم چرا نمیتونم جلو خودمو بگیرم 

کاش آدم ها فقط اجازه داشتند یه چهره داشته باشند... 
همین‌دیگه‌جالبه‌من‌ناراحت‌شدم‌از‌کارش‌اون‌قهر‌کرده

من خ سر رشته ندارم گلبوته جون راهنماییت میکنه ایشاله مشکلت حل میشه گلم 

کاش آدم ها فقط اجازه داشتند یه چهره داشته باشند... 
من خ سر رشته ندارم گلبوته جون راهنماییت میکنه ایشاله مشکلت حل میشه گلم 

قربونت‌ممنون‌که‌وقت‌گذاشتی🥰

خدایا‌مارو‌به‌زندگی‌چرکولکی‌قبلمون‌برگردون😫
2714
من سه سال ازدواج كردم شوهرم تابلو ساز با برادرش كار ميكنه دوره ي نامزدي خيلي خوب بود بوسم ميكرد عشق ...

یعنی تو نامزدی کنار هم میخوابیدین تا صبح ؟ اونوقت مشکلی نداشت ؟ 

اگر اینطوره فعلا سعی کن به عنوان یکی از خصلت های همسرت قبولش کنی 

باهاش حرف بزن 

اگر نمیتونی براش نامه بنویس ، بگو این حق طبیعیه منه و بهش نیاز دارم 

ازش بخواه وقتی بیدارین این کارو بکنه

مثلا وقتی دراز کشیدین جلو تلویزیون فیلم میبینین بغلتون کنه 

یا مثلا روغن نارگیل بدین بهش و ازش بخواین کمر یا پاهاتون رو ماساژ بده 

مثلا بگو امروز خیلی کار کردم میشه کمرمو ماساژ بدی 


یا وقتی باهم بازی میکنین سعی کن با شرط بندی بازی کنین 

مثلا اگر باخت کلی بوستون کنه ، یا به قول رویا جون بعل یا کولتون کنه کل خونه دورتون بده 

با شادی و خنده سعی کنید جو رو به نفع خودتون تغییر بدین

اگر اون نمیتونه شما شرایطش رو ایجاد کنید 


راجبه خانوادشم با صبر و حوصله سعی کنید جو خونه رو به حدی شاد کنید که از کنار شما بودن لذت ببره 

به مرور زمان خودش بخواد که تنها با شما تو خونه خودش باشه تا کنار مادرش 


‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂

چند روزی بابام مریض من خ نگرانشم چون دورم نمیشه تن تن برم دیروز نگرانیم سر شوهرم خالی کردم گفتم چرا اینقد بی تفاوتی بابای من مریص اصلا نگران نیستی من خودم حتما باید بهت بگم زنگ بزن به بابام حالشو بپرس اونم اولش چیزی نگفت اومد طرفم گفت میدونم ناراحتی ولی من ادامه دادم اونم عصبی شد گفت مگه تقصیر من و... خلاصه دعوا شد نتونستم خودمو کنترل کنم دوباره 

کاش آدم ها فقط اجازه داشتند یه چهره داشته باشند... 
ببخشید دیر شد ولی الان میگم گل بوته جوون و‌دوستای‌عزیز‌نظر‌بدین ما‌چند‌شب‌پیش‌خونه‌آبجیم‌دعوتبودیم‌ ...

با توجه به اخلاق شوهرتون که مطمئنم به همخ رفتارهاشون آشنایین باید از همون اول بهشون میگفتین که عمه هم دعوته

احیاس میکنم خودتون میخواستین لحظه آخر بگین که تو عمل انجام شده قرار بگیره درسته ؟ 

لطفت با من رو راست باش😉

‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
با توجه به اخلاق شوهرتون که مطمئنم به همخ رفتارهاشون آشنایین باید از همون اول بهشون میگفتین که عمه ه ...

آره‌دیگه‌ولی‌فکر‌نمیکردم‌بخواد‌ناراحت‌بشه 

خدایا‌مارو‌به‌زندگی‌چرکولکی‌قبلمون‌برگردون😫
چند روزی بابام مریض من خ نگرانشم چون دورم نمیشه تن تن برم دیروز نگرانیم سر شوهرم خالی کردم گفتم چرا ...

انشاالله هر چه زودتر پدرتون حالشون خوب بشه 

کلا وقتی پدر و مادر ها مریضن خیلی نمیشه منطقی رفتار کرد 

کاملا درکتون میکنم ، منم پدرم یه مدت درگیر مریضی بوده و من اصلا نمیتونستم کنترلی رو رفتارم داشته باشم 


همون اولم به شوهرم گفتم شرایطم خوب نیست ، شبا تا صبح یا بیدارم یا کابوس میبینم 

همش دارم تو خونه با خودم حرف میزنم ، ازت خواهش میکنم درکم کنی تا بتونم از این بحران بگذرم 

اونم واقعا خیلی صبوری کرد و اصلا کاری به کارم نداشت تا تنشی پیش نیاد 


شما تا حدودی حق داری ولی نباید داد و بیداد کنی و دعوا 

واقعا همسرت و بچه هات تقصیری ندارن 

شما اراده کردی واسع ملکه شدن ، این رفتار های نوسانی اوایل زیاد پیش میاد 

همینکه خودتون قبول دارین مقصرین یعنی راه رو دارین درست میرین 

به نظر من از دل شوهرتون در بیارید 


‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
آره‌دیگه‌ولی‌فکر‌نمیکردم‌بخواد‌ناراحت‌بشه 

چقدر غلط املایی داشتم 😅😅 چجوری خوندی ؟!


شما با توجه به اخلاق شوهرتون ریسک کردین و نتیجه ای که میخواستین رو هم نگرفتین 

ناراحتیتون تقریبا بی مورده 

به نظرم سعی کن کشش ندی و بگذری از جریان 

‏همه فکر میکنن من رازدارم ولی واقعیت اینکه من یادم میره چی گفتین🤦🏻‍♂️😂
انشاالله هر چه زودتر پدرتون حالشون خوب بشه  کلا وقتی پدر و مادر ها مریضن خیلی نمیشه منطقی رفتا ...

مخصوصا من خ باباییم آنفولانزا گرفته دعا کنید زودتر حالش خوب بشه شوهرم خودش باهام تماس گرفت امروز حال پدرمو پرسید گفت شب برگشتم دوباره با هم زنگ میزنیم آخر هفته هم میریم دیدنشون امیدوارم یه روز بتونم تسلط بیشتری رو خودم پیدا کنم ممنون از راهنماییت عزیزم 

کاش آدم ها فقط اجازه داشتند یه چهره داشته باشند... 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز