سلام دوستان
من 7 ساله ازدواج كردم يه پسر 5 ساله هم دارم خودم شاغل هستم وقتي ازدواج كردم شوهرم يه خونه كوچيك تو منطقه ارزون داشت و يه ماشين معمولي. درآمد من حداقل سه برابر همسرم بود ... 6 ماه بعد ازدواجمون هم از كارش بيرون اومد و 7-8 ماهي دنبال كار بود و بالاخره يه شركتي رفت ولي هميشه درآمد من بيشتر از اون بود. از وقتي ما عقد كرديم بجز لباس عقد و عروسي يه جورابم برا من نگرفته و كليه مخارج من به عهده خودم بوده همچنين كلي از هزينه هاي بچه و خونه و هزينه مهد پسرم و ... راستش من اصلا برام مهم نيود و هر وقت بيرون ميرفتم هر چي لازم داشتيم تو خونه يا برا پسرم يا همسرم ميخريدم... بقيه پولم رو هم سيو ميكردم. تا اينكه سه سال پيش خونه رو عوض كرديم خونه قبلي همسرم رو فروختيم همسرم كمي پس انداز داشت گذاشت و منم پس اندازم دقيقا به اندازه نصف پول خونه جديد بود كه گذاشتم و سه دنگ سه دنگ كرديم.
يكسال بعد خواستيم يه ماشين خارجي بخريم البته ماشين قبلي همسرم رو نفروختيم نصف پول ماشين رو من گذاشتم و نصفش رو همسرم ... بعد گفت بايد به اسم من باشه راستش من اصلا برام مهم نبود حالا به اسم من باشه يا اون ولي از اينكه اينقدر حق به جانب هست حس خوبي نداشتم منم گفتم بيا اسم هر دومون رو روي كاغذ بنويسيم و شانسي يكي رو انتخاب كنيم هر كس درومد. كه قبول نكرد. واقعيت من اصلا برام مهم نبود اما برام پذيرش اين زورگويي خيلي سخت بود. من در تمام سال ها ي زندگي مشتركمون با ساعت كاري بالا، با بچه كوچيك كم خوابي خستگي فشار و استرس كار كرده بودم و تمام درامدم رو توي زندگي آورده بودم ... هر موقع اينو ميگفتم بهم ميگفت تو كاردي واسه خودت الان سه دنگ خونه داري!!! منم پدردم درومده تو كار كردي!!
خلاصه سرتون رو درد نيارم من فقط ميخواستم همون جوري كه من حاضرم ماشين به اسم اون باشه اونم حاضر باشه برا همين گفتم شانسي اسم يكيون رو انتخاب كنيم. در نهايت بعد كلي دعوا ديد كه منم مثل خودش كوتاه نميام گفت سه دنگ سه دنگ كنيم منم گفتم باشه.
روزي كه قرار بود بريم سند ماشين رو بزنيم شروع كرد كه تو مهريه داري ديگه لازم نيست ماشين به اسم تو باشه!! منم گفتم اگه مهريه دارم خوب بده! خلاصه در نهايت ماشين به اسم هر دومون شد.
و دو سال ازاون قضيه ميگذره تو اين مدت همسرم خودش يه كاري راه انداخت و خدا رو شكر اوضاع مالي خوبي پيدا كرده. ديروز بهم گفت ماشين رو عوض كنيم به اندازه نصف پول ماشين فعلي بذاريم روش و يه ماشين بهتر بخريم به اسم خودش! من خيلي ناراحت شدم
بجه ها بخدا اگه ميگفت به اسم تو، من با تمام وجودم ميگفتم نه به اسم تو و قبول نميكردم ولي اينكه اون كه الان براحتي داره پول درمياره و كلي درآمد داره هنوز ميخواد حق من رو براي خودش كنه خيلي ناراحتم ميكنه
در حاليكه هيچ خرجي براي من نميكنه حتي هنوز پول مهد پسرم رو من ميدم قسط وام خونه رو من ميدم (كه البته ميگه خودت سه دنگ داري قسطشو بايد بدي)
ساعت كاريم خيلي زياده 6 صبح با بچه از خونه ميام بيرون ميذارمش مهد 6 عصر ميرسم خونه هميشه له و داغونم. بهش ميگم خودمو پارت تايم كنم دو روز تو هفته برم توي اون دو روز هم تو ببرش مهد. چون اگه پارت تايم بشم محل كارم كمي جابجا ميشه و ديگه سر مهد سر راهم نيست . ميگه اگه ميخواي نري كلا نرو من ديگه حوصله دردسر ندارم. منم دوست ندارم كلا از كارم استعفا بدم دوست دارم هفته اي دو روز برم . من فوق يه رشته مهندسي تو دانشگاههاي خوب تهران هستم و كار خيلي خوبي دارم. ولي ديگه كار كردنم با فشار زياد كل هفته هم برام توجيهي نداره ديگه نميخوام هزينه هاي زندگي رو بدم پول من فقط عامل دعوا شده. ضمن اينكه شوهرم درامد خيلي خوبي داره و فكر ميكنم وقتش رسيده من ديگه اينقدر خودمو خسته نكنم
خلاصه اينم اوضاع ما