2733
2734

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

2731

ما که اینجوری درست میکنیم

بصورت کته هست

برنج

سیب زمینی و گوجه نگینی خرد شده رو باهم میریزیم تو قابلمه باهم بپزن بصورت کته

روغن هم نه فقط کره میریزیم خوش بو و خوش طعم بشه


من لوبیا پلو درست میکنم استانبولی نپختم اون کته اس دیگه

پیاز درشت رنده کن با گوشت چرخ شده یا مرغ ریز تفت بده لوبیا سبزاتو اول ی 5دیقه آبپز کن با نمک بعد لوبیا تفت بده بریز توش رب بریز تفت بده ادویه هام زردچوبه فلفل سیاه زیره پودر شده زیره سیاه باشه بریز 

برنجتو آبکش کن ته دیگ بذار یکم برنج بریز لا بلا از مایه بریز و زعفران اب شده بریز رو برنجات خیلی خوب میشه دم بذار 

لطفا ی صلوات بفرستین برای باز شدن گره های زندگیم🙏🏻وزن۸۲ وزن فعلی۸۱.۳۰۰ تاریخ۱۵خرداد گروه بنفش
نه این لوبیا نداره ، گوجه و سیب زمینی و گوشت داره

اون گوجه پلو کته اس

لطفا ی صلوات بفرستین برای باز شدن گره های زندگیم🙏🏻وزن۸۲ وزن فعلی۸۱.۳۰۰ تاریخ۱۵خرداد گروه بنفش
2738

ببین پیازو سرخ کن، سیب زمینی ام نگینی سرخ کن، گوشتم بامواد سرخ کردم، گوجه رو رنده کن، ربم سرخ کن قشنگ

موادو لابه لا برنج بزار

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔بستن
من لوبیا پلو درست میکنم استانبولی نپختم اون کته اس دیگه پیاز درشت رنده کن با گوشت چرخ شده یا مرغ ری ...

مرسی از راهنمایت ، آره لوبیا پلو بلدم چون شوهرم دوست داره زیاد میپزم تازه با عدس دوس داره مخلوط میکنم میشه عدس لوبیا پلو !

ما به اين ميگيم دمپخت 

یگه همینه اخه گلم، اصفهانی هستین؟ 

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔بستن
ببین پیازو سرخ کن، سیب زمینی ام نگینی سرخ کن، گوشتم بامواد سرخ کردم، گوجه رو رنده کن، ربم سرخ کن قشن ...

آها پس شما نمیریزی تو کته با برنج بجوشه میریزی لا به لا پلو

آها پس شما نمیریزی تو کته با برنج بجوشه میریزی لا به لا پلو

نه عزیزم من کته میپزم گفتم یه گقت شما کته نمیپزی هردومدل میشه

من حال کسی رو که ناخواسته باردار شده و کلی غصه میخوره نمیفهمم همونطور که اون حال من برای به آغوش کشیدن بچه ای که نمیخوادش دارم رو نمیفهمه....اون غصه میخوره چون برای لحظه های نبود بچه دنیایی ساخته همونطور که من برای بودن بچه دنیاهامو می سازم...یه روز دیر شدن موعد پریودی برای اونا معنی گرفتاری و اضطرابه اما برای من پر از تخیل و رویاست...اون با دیدن اولین قطره خون خوشحال میشه و من کاخ آرزوهام نابود میشه...دلم میخواست برای بچه ام یه مادر جوون باشم اما دست تقدیر قوی تر از آرزوهای منه...قدرت جنگیدن با تقدیر رو ندارم...تسلیمم...مجبورم که تسلیم باشم...😢برای آروم کردنم نگو خوشحال باش که بچه نداری و راحتی...آروم نمیشم عذاب میکشم، اگه نبود این نعمت راحتی داشت پس چرا دل من  آشوبه؟؟؟ دلم میخاد بوی تن بچه امو استشمام کنم،دلم میخاد بغلش کنم و لبهامو ساعتها روی گونه ی نرمش بذارم، دلم میخاد لحظه هام پر بشه از دغدغه ی شستن شلوار کوچولوی نی نیم😍، دلم پر میکشه واسه بازی نی نیم با بابای مهربونش، واسه اولین روز مدرسه اش، واسه قد کشیدنش، واسه کت و شلوار دامادیش و لباس سفید عروسیش، من هر روز با دنیایی که تو در واقعیت داری در رویاهام زندگی میکنم، ...لحظه هایی که برای تو گذراست برای من آرزوست...پس برام دعا کن💔بستن
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز