کلا ازاراش زمان نداره. پول نظافت نمی ده نظافت می کنیم یه چیزایی می ریزه. گفتم اومده شیشه نورگیر مارو که طبقه ۴ام شکسته پولشم نمی ده. ما هی مجبوریم بریم رو خر پشته مشما بذاریم. شیشه ها رو خورد و ریز ریز کرد از بالا ذره ذره ریخته پایین. تازه بعد از این که بارون اومد حسابی طبقه ما خیس شد و ما مشما گذاشتیم با کاشی دور مشما رو گذاشتیم باد نبره شوهرش اومده کاشی رو از رو مشما برداشته که باد بزنه مشما رو. از بالا وایتکس می ریزه رو لباس طبقه اولیا. تازه ما طبقه ۴امیم. تازه روزا اول می گفت شما دقیقا چند نفرید چه کاره هستید. به برادرم گفته اسم خودت و مادر و خواهرت رو می خوام. فکر کنید.