تو این گرونیا خودمم عقد کرده با کلی قسط و بدهی خرج خانوادمو میدم و نذاشتیم کسی بفهمه تومون چه خبره حتی شوهرم. دارن بیرونم میکنن از کار فکر اینکه شرمنده ضامنام بشم، پول داروهای بابارو از کجا بیارم چطور کار پیدا کنم تو این وضعیت اونم با حقوقی که مخارجمو تامین کنه و هزار فکر دلم دریای غمه بغض تو گلومه خانوادم هنوز نمیدونن ظاهرمو دارم شب عیدی حفظ میکنم ولی هی چشمام پر میشه جلوشو میگیرم. دعا کنید نگهم دارن کمرم خم نشه