2733
2734

چند روز پیش دایی هام و مامان اینام میخواستن برن یه جایی واسه مهمونی 

زنداییم گفته من شکلات میارم مامانم و اون یکی زنداییم گفتن ما هم یا پول میاریم یا شکلات 

وقتی رفتن مهمونی زنداییم شکلات آورده بوده مامانم و اون یکی زندایی پول گذاشتن تو پاکت اما همون اندازه پول شکلات بوده 

بعد همونجا تو مهمونی زنداییم با مامانم یه دعوایی کرده هر چی از دهنش دراومده گفته که شما چرا پول آوردین . 

مامانمم گفته خب تو گفتی شکلات میارم ما هم گفتیم پول . 

دیگه کلی بامامانم دعوا کرده 

حالا حق با کیه 

ببخشید طولانی شد . 

دعوا نباید میکرد

ولی حق داشت

چون شکلات دربرابر پول به چشم‌نمیاد و خوب نیست

فَاصبِر اِنَّ وَعدَالله حق وَلایَستَخِفنَّک الَّذینَ لایوقِنون...... مُهری از مِهر ❤حسین(ع) ❤حک شده بر یاقوت دلم .. از ازل تا به ابد شکر کنم حکاک را❤

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

زن داییت حق نداشته دعوا کنه 

هر کی هر چی دوست داره میده 

زوری که نیست 

زن طلاییست که عاشق شدنش اجباریست ، همچو برگیست که گریان شدنش اخطار است ، مثل ماه است که در پرده  شب الماس است ، همچو خورشید زیبا شدنش تکرار است . 
2728

زنداییت یه تختش کمه😆😆😆جدیش نگیرین

الو سلام ببخشید منزل خداست؟ منم همون مزاحمی که اتفاقا آشناست*هزاربار دلم گرفته این شماره رو*ولی چرا هنوز پشت خط در انتظار یک صداست*شماکه گفتی واجبه جواب سلام هرکسی*چی شد به مارسیدبازحساب بنده هاجداست*اجازه میدی که برات یه کم دردودل کنم*آخه شنیدم که فقط اسم تو مرهم وشفاست*حتی اگه چیزی نگی کلی دلم سبک میشه*چون میدونه که میشنوی وقتی تو این حال و هواست*الو دوباره قطع و وصل سیم ها شروع شده*خرابی از دل منه یا شاید از این سیم هاست*الو منو ببخش اگه بازم مزاحمت شدم*دوباره زنگ میزنم تا خدا خداست
2738
دعوا نباید میکرد ولی حق داشت چون شکلات دربرابر پول به چشم‌نمیاد و خوب نیست

واااا...اصلا ب اون چ کی چی میبره ؟؟ اوناهم ک از قبل گفتن یا پول میاریم یا شکلات.اینکه شکلات دیده نمیشه مشکله خودشه نه دیگران

۹۹٪ مشکلاتی ک برای آنها نگرانیم هیچوقت رخ نمیدهد..."دِل کارنگی" نویسنده و سخنران امریکایی

فکر میکنم حق با مادرت باشه عزیزم...شایدم زن داییت انتظار داشته به اونم بگن که چی میبرن...زنداییت میدونسته که مادرت و اون یکی زنداییت چی میبرن؟

شاید آن که جسارت عصیان دارد،شجاعت توبه نیز داشته باشد.شاید آنکه خدا مجال سرکشی داد،فرصت بخشیده شدن هم داده باشد!(برای حاجت رواییم یه صلوات بفرستین اگه دوست داشتین🙈💜)

عزيزم شما ذهنت رو در گير اين حاشيه ها و خاله زنگ بازي ها نكن از الان!! 

موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را می کردند برداشتم.دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم.دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم.سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم.دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه می کند. آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای اهدافم، روياهايم،ايده هايم و سرنوشتمروزی که جنگ های کوچک را متوقف کردمروزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد. هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد. نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم.ژوان وایس
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

زندگی نکردن

melika8787 | 9 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز