خونه مادر شوهر یا مستاجری؟

تا جایی که ميتونی بنویس 

 اگه اخلاق و سیاست حفظ استقلالت را داری و همسرت همراهته و فتنه ی زندگیت نمیشه بمون پیش خانواده همسرت ولی من میگم ۴۰ متر باشه ولی یه محله با مامانم و مامانش فاصله داشته باشه حرمت هر سه خانواده حفظ میشه

پس مستاجری چون تحقیرنمیشی

من کاری ندارم به اینکه همه میگن مادرشوهربدو...

فقط میگم آرامش فکری

برج به برجم میشه صرفه جویی کردولی آرامش نمیشه...

اگه دختراش نباشنم بری خوبه اونم اگه مجردنباشن

من زن داداششم طبقه پایین مامانمه مامیریم نمیاد

چه اشکالی داره من برام مهم نیس میگم حق داره اونوقت کم کم توقع میشه فقطم یه خواهرمجرددارم اونم دنبال دفاع پایان نامه شه وخونه نیس اکثرامامانم تنهاس زن داداششم پیش شه

همینکه بامامانمه خوبه

اگه درک دارن برو

اگه که نمیشه پیچوندونرفت وتاثیرمیذارن روی شوهرت نه نرو....

همین دیگه اول باید مشکل با همسر حل شه ! بالاخره پدر مادر خود آدم یا پدر شوهر و مادر شوهر اخلاق رو مخ و معذب کننده دارن باید بتونی خودت را و شرایط رو مدیریت کنی

پس نرو

من داییام تویه آپارتمانن

پنج تادایی

یه پسرداییم رفته دخترعمه موگرفته باورت نمیشه من تاحالاده باربعدازدواجش رفتم آپارتمان داییام ولی درخونه ی دخترعمه م بازنمیشه به روی هیچکس جزمادرشوهرش...

اوایل میگفتم چه بی ادب وفلان ولی الان میگم حق دارن سخته اگه راه بدن فرداش زن عموهای شوهرش تک به تک میان خونه ش سخته...

اگه میتوونی اینجوری باشی برو

اگه میتونی کم کم بهونه کنی بگی که مثلالباسام نامناسبه و...برو

ولی مهمونی دادن و...سختت میشه

هرکی بره بیادمیفهمن

ایناش سخته

مستاجری فقط پولشه بازبری یه جارهن بیشترواجاره کمترراحت میشی ولی اونجا...

من که مادرشوهرم ماهه وپدرشوهرم ولی باجاریم وبچه هاشو...راحت نیستم اونام میان بلاخره واگه این شرایط پیش بیادنمیرم دروغ چرا...

ولی جوری میرم مستاجری که پیشرفت کنم عقب نمونم

مث رهن بیشترپول کمترماه به ماه