2726
عنوان

امروز سالگرد تولد نوزادی هست که در آغوشم نیست،قصه ی پرغصه ی زایمانم

| مشاهده متن کامل بحث + 11888 بازدید | 304 پست

واای خدا چقد اشک ریختم برات عزیزم داشتم به پسرم شیر میدادم واشک میریختم پسرم ۱۰ ماهشو تموم‌کردو وارد ۱۱ ماهگی شد وهمیشه از بیخوابی ،مهمونی درست وحسابی نرفتن ناراحت بودم ولی بازم خداروشکر میکنم.بچه عزیزه خیلی عزیز😭😭😭

تیکر تولد دوسالگی پسرم😍😘👦
واای خدا چقد اشک ریختم برات عزیزم داشتم به پسرم شیر میدادم واشک میریختم پسرم ۱۰ ماهشو تموم‌کردو وارد ...

اول ممنون که خوندی تاپیک را...ببخشید با وجود بچه کوچیک ناراحتت کردم.درست میگی گاهی قدر داشته هامونو نمیدونیم.خسته میشیم و ناشکری میکنیم.اولا داشتن یه بچه سالم نعمت بزرگیه...که اگه شبانه روز شکر کنیم باز هم کمه...دوما وقتی بچه مو از دست دادم برا همین بی خوابیها و بی قراریهای بجه دلم لک میزد.قدر سلامتی عزیزتو بدون و بدون که روزی دلت برا این سن کودکت تنگ میشه.پس از حال لذت ببر.باز هم ممنون بخاطر همدردیت


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم پا به پای داستانت اشک ریختم خیلی ناراحت شدم ولی خدا را شکر  که الان دختر و پسر گلت ...

عزیز دلم...ممنون که خوندی...آره..گاهی نمیتونیم شرایط را تغییر بدیم.مجبوریم تسلیم بشیم به تقدیر...ولی من یه تجربه دارم.امیدوارم تجربه من کمکت کنه.من از سال 80 .وقتی هنوز مجرد بودم.ماهی یه بار میرفتم شیرخوارگاه .پیش بچه های بی سرپرست .اعتقاد دارم که اونها بچه های ماها هستند و ما مامانهای اونها.باهاشون بازی میکنم.بوسشون میکنم.تو بغلم میفشارمشون.شاید باورت نشه.ولی وقتی جای رژلبم رو دست و صورتشون میمونه اونقدر ذوق میکنند.جدیدا رژ میبرم.هی میزنم.هی بوسشون میکنم.ادامه...

2728

هرکاری برا بچه های خودم میکنم.یه گوشه اش را برا اونها انجام میدم.مثلا جشن یلدا براشون گرفتم.انار دون کردم با هندونه و کیک پارسال بردم.

براشون یه بار کوبیده خریدم.بردمشون پارک...کلی بازی کردند و ناهار خوردند.با نون و گوجه

مثلا یه بار پیتزا برا همشون درست کردم

یا پاستیل و آجیل میخرم میبرم 

کلی باهاشون حال میکنم

اونها هم از سر و کول من بالا میرن.

پیشنهاد میکنم حس خوب منو تجربه کن...در هر شهری که هستی

استارتر الان داستانتو خوندم و پابه پات اشک ریختم چقد شوهرت ناشکری کرد واقعا نمیتونم هضمش کنم

ممنون که خوندی.ببخشید که ناراحتت کردم

ولی باید از دریچه ی دید یک مرد هم قضایا را دید.همسر من فرزند یه خانواده 11 نفری بوده.شاید محبت تو بجگیش کم بوده.ترس از آینده و بی ثباتی جامعه را داره.مردها هم حق دارند.از مسوولیت میترسند.الانم خودش پشیمونه.عاشق پسرمه.صبرش خیلییی بیشتر لز قبل شده.گاهی بعضی از اتفاقات روح و روانمون را پخته تر میکنه.درس بزرگی دوتایی گرفتیم.الان هم برا دخترم و هم پسرم پدری فوق العاده شده.اونم تقدیرمون بود...پذیرفتیم

وای به همین راحتی.ــاز دست پرستارا افتاده خدای من.... شما چکار کردین....از دست کدوم پرستار اخه... ...


خواستیم شکایت کنیم.اتفاقا دکترم اصرار داشت شکایت کنیم ولی گفتن کالبد شکافی باید بشه برای شکایت ما هم دلمون نیومد.ان شاالله همه ی نی نی ها صحیح و سالم بیان تو بغل مامان و باباشون

 وزن شروع۱۱۱❤ وزن فعلی ۹۹😍قد ۱۵۷ ❤وزن هدف ۶۵❤به یاری خدا من هدفم میرسم ❤تارخ شروع ۹۸/۹/۱۷
چه صورت ناز و کوچولویی داشت.دماغ خوشکل..چشای درشت...موهای مخملی سیاه...دستامو شستم...دست کشیدم به بد ...

بله عزیزم میخوتیم😔😔😔😔

انشاالله همه مامانا با دل خوش و سلامتی نی نی شونو بغل بگیرین. منم همینطور..  آمین❤
خواستیم شکایت کنیم.اتفاقا دکترم اصرار داشت شکایت کنیم ولی گفتن کالبد شکافی باید بشه برای شکایت ما هم ...

ای وای😢

انشالله

بزرگترین درسِ زندگیم اینه که خودم باید قهرمانِ زندگیِ خودم باشم.💪💪💪💪💪💪💪💪

عزیزم من پسرم یک هفته به خاطر مشکل ریه ان آی سیو بود و چه لحظات تلخ و پر استرسی بود

کاملا درکت می کنم .من و شوهرم هم خیلی اشک ریختیم

تمام لحظاتی رو که می گفتی برام تجدید خاطره می شد

پسر من خداروشکر خوب شد

ولی اتاق مادران که می رفتم فقط گریه می کردم

پسر من توی اون یک هفته تنها بچه توی ان ای سیو بود

منم هر مادری که بچش رو بغل کرده بود با حسرت نگاه می کردم

الان پسرم 10 ماهش هست

تا 55 روزگی دوبار دیگه بغلش کردم و بار آخر آروم تو گوشش گفتم مامان...من ازت راضی ام.اگه بهشت را دوست ...

به خدا گریم گرفت منم پسرمو از دست دادم و دقیقا مث شما خودم بهش اجازه بهشت دادم اخه بچم خیلی داشت زجر میکشید😭😭😭😭

فقط تفاوت نن و شما اینه که شما موقع فوت پسرتون دستتون خالی نبود و یه دختر تو خونه داشتین ولی من بچه اولم بود 

البته الان خدا بهم یه دختر ناز داده که نفسم به نفسش بنده 

توروخدا همه برای دخترم دعا کنید 😍😍😍

تیکر تولد دو سالگی دختر عزیزمه😍😍😍
عزیزم من پسرم یک هفته به خاطر مشکل ریه ان آی سیو بود و چه لحظات تلخ و پر استرسی بود کاملا درکت می ک ...

عزیزم 120 ساله باشه.ببوسش...آره اتاق مادران...تو ان آی سیو عجب اتاقی بود...تنها کسی که بچه اش را از دست داد ما بودیم.طبق تحقیقاتم و آمارهایی که درآوردم اکثر بچه های ان آی سیویی خوب میشن و برمیگردند به آغوش خانواده هاشون.البته این آمار در استانهای مختلف بستگی به امکانات هر استان فرق میکنه.ولی در شهرهای بزرگ این درصد بالای 90% هست.اینم مژده برای مادرانی که اگه خدای ناکرده بچشون رفت ان آی سیو.  امید داشته باشید که بچتون ایشالا برمیگرده تو بغلتون.شرایط بچه من خیلی پیچیده بود و احتمال بوجود اومدنش یک در ده هزار نوزاد هست.و مطمئنم ایشالا برا کس دیگه تا هزار سال دیگه پیش نمیاد

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730