من همون لحظه جواب میدم اگرم برام خیلی سنگین باشه خیلی راحت بدون هیچ واکنشی میذارمش کنار طرفو
مثل خالم که یه چیزایی درموردم گفت انقدر برام سخت بود که ترجیح دادم در سکوت بذارمش کنار و الان ده ساله که خونش نرفتم 8 سالم هست که ازدواج کردم و یکبارم دعوتش نکردم
فقط تو مهمونی های مشترک میبینمش و قهرم نیستیم حرف میزنیم ولی شخصا باهاش رابطه ندارم